دکترین مسئولیت حمایت

در گذشته مفهوم حاکمیت به استقلال یک کشور هم از دیگر کشورها و هم از تعهدات حقوقی بین المللیمحدود می شد ، اما امروزه با تحول جامعه بین المللی و ظهور مفاهیم و ارزش های نو در پرتو اندیشهبشر دوستانه، نه می توان بر مطلق بودن حاکمیت ملی دولت ها تکیه کرد و نه کشور ها را دیوار آهنینیدر نظر گرفت که عبور از آنها صرفا منوط به اجازه باشد. به دنبال شکست پی در پی جامعه جهانی درپاسخ به جرائم گسترده ای است که منجر به کشته شدن میلیون ها انسان بی گناه می شود دکترینجدیدی به نام مسئولیت حمایت شکل می گیرد که سعی دارد با نگرشی جدید به موضوعات چالشبرانگیزی مثل مسئله حاکمیت،عدم مداخله و منع توسل به زور،ضمن احترام به تمامی این مفاهیم وحتی تایید مجدد آنها توجه جامعه را از کشورها به سمت قربانیان اصلی مخاصمات جلب کند.همچنیناین دکترین با ارائه یک برنامه دقیق در سه بعد پیشگیری،واکنش و بازسازی و با تاکید بر اولویت برنامههای پیشگیری بر بعد مداخله ،مسیری متفاوت از مداخله بشردوستانه در پیش گرفته است.امروز ایندکترین خود نیازمند حمایت جامعه جهانی است تا بتواند فردا با گستراندن چتر حمایتی خود در تمامنقاط دنیا به خصوص مناطقی که آبستن وقوع بحران هستند از تکرار مجدد فجایع جهانی جلوگیری کردهو یا حداقل از درد و رنج ناشی از این فجایع کاسته و آن را متوقف کند.در این دکترین می بایستمداخلات بشردوستانه با مجوز شورای امنیت صورت گیرد.در این تحقیق سعی داریم سیر تدوین و تکویناین دکترین را در جامعه بین الملل در قضایای سودان،لیبی و سوریه بررسی نماییم و عملکرد دوگانهشورای امنیت را در این کشورها تحلیل نماییم.