ابوعلی سینا به عنوان یک پیشگام در تشریح و بیان جزئیات دستگاه گردش خون و حلقه شریانی مغز

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,178

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_RUMS-20-7_009

تاریخ نمایه سازی: 25 دی 1401

چکیده مقاله:

سردبیر محترم ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا معروف به ابوعلی سینا (Ibn Sina) یکی از بزرگ ترین دانشمندان و متفکران ایران و جهان اسلام است که در پیشرفت علم پزشکی در جهان سهم به سزایی داشته است (۳۷۰ تا ۴۲۸ قمری / ۹۸۰ تا ۱۰۳۷میلادی) [۱]. او در ایران به شیخ الرئیس و در لاتین به اوسینا (Avicenna) معروف است. ابوعلی سینا اصلاحاتی در مباحث کالبدشناسی جالینوس انجام داد که از دیدگاه مورخین، این اصلاحات بر اساس تشریح، مشاهدات، تجربیات و نوآوری های شخصی اوست [۲]. پزشک )به زبان آلمانیDer Medicus ، به زبان انگلیسی (The Physician  نام یک فیلم در ژانر درام - تاریخی و محصول (سال ۲۰۱۳) کشور آلمان است. حوادث این فیلم مربوط به قرون وسطی و زوال علوم تجربی، به ویژه علم پزشکی در اروپا و توجه مردم به خرافه های مطرح شده توسط سودجویان و با نام کلیسا می باشد. در همان زمان در سرزمین های اسلامی به ویژه ایران دوران طلایی شکوفایی علم بود. در این فیلم فردی به نام راب کول که اهل انگلستان است در شهر خود با دوره گردی آشنا می شود که برخی فنون پزشکی و از جمله درمان مشکلات چشمی بیماران را انجام می دهد و به راب می گوید همه این موارد را از پزشکی حاذق به نام ابن سینا آموخته است. راب کول که در کودکی مادرش را به خاطر بیماری از دست داده بود، برای دست یابی به رویایش و آموختن علم طب، با مشقت بسیار و با عبور از بیابان های صعب العبور بالاخره خود را به ایران می رساند و به شاگردی ابن سینا در اصفهان می رود. علاوه بر تحریفات تاریخی فراوان این فیلم از جمله آن که سلجوقیان هم عصر ابن سینا معرفی شده اند (در حالی که آن ها حدود ۱۰۰ سال بعد، روی کار آمدند) و نیز این موضوع که ابن سینا در انتهای فیلم با خوردن کاسه زهر خودکشی می کند (در صورتی که وی به گواه تاریخ از بیماری قولنج رنج می برده و در اثر آن فوت کرده است)، در بخشی از آن و در طی یک عمل جراحی ابن سینا به عنوان وردست راب کول وسایل جراحی را آماده می کند و کارگردان فیلم او را در حد دست یار یک کارآموز پزشکی پایین می آورد. هم چنین در بخش دیگری از فیلم، این جوان اطلاعاتی از قلب و اعضای درونی بدن را که طی تشریح مخفیانه یک جسد و دور از نظر مامورین حکومتی به دست آورده است به صورت شبانه و در خفا در اختیار ابن سینا قرار می دهد. در ادامه، داستان به نحوی پیش می رود که گویا ابن سینا به هیچ عنوان تشریح عملی انجام نداده است و از ساختارهای درونی بدن جز اطلاعات نظری چیزی نمی داند [۳]. این در حالی است که ابن سینا عمل تشریح را در سنین جوانی انجام داده و به اعضای بدن انسان شناخت کامل داشت، به گونه ای که حتی بیماری های پیچیده ای چون آب مروارید را درمان می کرد [۴]. ابوعلی سینا در مبحث ماهیچه ها نظرات جالینوس را پذیرفته است، ولی جالینوس ماهیچه ها را در میمون بررسی کرده است. به عنوان مثال در بررسی ماهیچه جناغی چنبری پستانی (Sternocleidomastoid Muscle)، بر خلاف نظر جالینوس ابوعلی سینا این عضله را شامل دو بخش جناغی و چنبری می دانست و نه این که دو ماهیچه جدا باشند و مبدا عضله را دقیق توضیح می دهد. تفسیر او از مفهوم سر ماهیچه و بیان تفاوت های جزئی نشان از تشریح دقیق ماهیچه ها در انسان توسط ابن سینا دارد [۵]. ابوعلی سینا در تشریح و توصیف قلب می نویسد: «قلب را دو زائده گوش مانند است که بر دو دهانه ورودی که خون از آن به قلب می آید، قرار دارند. این زوائد پوشیده از چربی اند و به هنگام انقباض قلبی چین می خورند و در زمان انبساط سفت می شوند و بخشی از آنچه را که وارد قلب می شود در خود محصور می کنند. اگر ماده رطوبتی در میان قلب و نیام آن جمع شود و میزان آن زیاد باشد، بر قلب فشار می آورد و از گسترش باز می ماند» که این مطلب اشاره به پریکاردیت حاد قلبی دارد. او در ارتباط با شریان های قلب نیز چنین توصیف می کند که «برخی از آن ها در درازای قلب قرار دارند، در حالی که برخی به صورت مورب و عرضی تر طی مسیر می کنند و در قلب فرو می روند، هم چنین بیان می دارد ممکن است در رگ های قلب، راه بندان های زیان آوری رخ دهد و کنش های قلب به کاستی گراید» [۶]. در ارتباط با شریان ها می نویسد: «تمام شریان ها به استثناء یکی از آن ها دارای دو لایه نازکند. لایه ای که به مثابه آستر دیواره شریان است، سخت تر از لایه رویی است» [۷]، و در ادامه پس از آن که شاخه های منشعب از قلب را توصیف می کند و به شریان های سباتی (Carotid Artery) درونی و بیرونی می رسد، در ارتباط با شریان سباتی درونی این گونه شرح می دهد: «سپس در استخوان حجری فرو می رود و به شبکه ای می رسد که از آن تنیده شده است، به طوری که رگ های ریز با هم به صورت طبقه طبقه و چین هایی تار و پود آن شبکه را می سازند. این بخش از شریان سپس به سوی مغز بالا می رود و جفتی از آن به وجود می آید که غشاء را سوراخ می کند و در حجم مغز متفرق می گردد و به بطن های مغز و پوست نازک بطن های مغز وارد می شود و در آنجا دهانه انشعاباتش به دهانه انشعابات رگ های پایین رو وریدی می رسد. از آن جا که روح موجود در شریان لطافت و جنبشی دارد که می تواند مغز را گرمی بخشد و نیازمندی آن را برآورده کند، برای پذیرش آن، شبکه ای در زیر مغز گسترده شده که خون شریانی و روان که در شریان است در شبکه توزیع گردد و بعد از پخته شدن با مغز هم مزاج شود و آنگاه از راه شبکه که در بین استخوان و غشاء سفت قرار دارد، به طور تدریجی به مغز انتقال یابد» [۷]. که در این مطلب اشاراتی به عبور شریان سباتی درونی از درون سینوس غاری، و هم چنین اشاراتی به لایه نرم شامه درون بطن و تشکیل حلقه شریانی مغز یا حلقه ویلیس دارد و سبک نوشتاری و توصیفی او به نحوی است که جز با مشاهده و تشریح این جزئیات قابل بیان نیستند. هم چنین ورید باب را این چنین توصیف می کند: «ورید باب در دو انتهای خود انشعاباتی دارد. انتهایی که در گودی کبد فرورفته است به پنج قسمت تقسیم می شود. انشعاباتی از آن به کناره های محدب کبد می رسد و انشعابی نیز به کیسه صفرا می رود. در طرف دیگر به هشت شاخه تقسیم می شود که دو انشعاب آن کوچک و شش شاخه دیگر بزرگ ترند. یکی از شاخه های کوچک به دوازدهه می رود و از آن انشعاباتی جدا می شود که در لوزالمعده پراکنده می شود » [۸] و به همین ترتیب و با ذکر جزئیات تمامی شاخه ها را توصیف می کند که بی شک این نوع توصیف دقیق همراه با ذکر تعداد و مسیر شاخه ها خود گواهی بر تشریح عملی و مشاهده عینی این جزئیات توسط نویسنده کتاب می باشد. به عنوان آخرین مثال در ارتباط با مجرای سینه ای (Thoracic duct) می نویسد: این رگ در جانداران و به ویژه انسان از ورید اجوف به سوی طرف چپ قلب می رود و پس از آن به سمت مهره پنجم سینه گرایش پیدا می کند و بر مهره تکیه می کند و در دنده های هشت گانه زیرین و در ماهیچه ها و سایر اعضای پیوسته با آنها متفرق می گردد [۹].

کلیدواژه ها:

نویسندگان

عبدالرضا بابائی

Rafsanjan University of Medical Sciences

سامره دهقانی سلطانی

Rafsanjan University of Medical Sciences

زهرا تقی پور شول

Rafsanjan University of Medical Sciences

احمد شبانی زاده

Rafsanjan University of Medical Sciences

محمد محسن تقوی

Rafsanjan University of Medical Sciences

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • Shoja MM, RS. Tubbs, The disorder of love in the ...
  • Zargaran A, et al. Avicenna (۹۸۰–۱۰۳۷ AD). Journal of Neurology ...
  • https://en.wikipedia.org/w/index.php? title = The_Physician_(۲۰۱۳_film)&oldid=۱۰۲۳۱۲۸۹۶۳ ...
  • Nejabat M, et al. Avicenna and cataracts: a new Analysis ...
  • Alghamdi MA, JM. Ziermann, R. Diogo, An Untold Story: The ...
  • Avicenna. Canon of medicine, translated into persian by Sharafkandy A. ...
  • Avicenna, Canon of medicine, translated into Persian by Sharafkandy A. ...
  • Avicenna, Canon of medicine, translated into Persian by Sharafkandy A. ...
  • Avicenna, Canon of medicine, translated into Persian by Sharafkandy A. ...
  • نمایش کامل مراجع