راهبردها و فنون پایه آموزشی در محیط های یادگیری الکترونیکی

در طول بیش از شش دهه اخیر، نظریه ها و الگوهای آموزشی مختلفی در ادبیات آموزشی ارائه شدهاست. محقق از طریق مرور پیشینه نظری و عملی در این حوزه، چهار راهبرد تجویزی که می بایستدر طراحی هر راهبرد آموزشی در محیط های یادگیری الکترونیکی موردنظر قرار گیرد شناساییکرده است. این مقاله، گزارشی از این راهبردها و فنون آموزشی استنتاج شده است. چهار راهبردآموزشی تجویزی شامل: الف.هر محیط یادگیری الکترونیکی باید دربرگیرنده تعاملاتی برای ارائهتجارب و فعالیتهای آموزشی باشد. ب.هر محیط یادگیری الکترونیکی باید دربرگیرنده تعاملاتیبرای تمرین یادگیری دانشها و مهارتها باشد. ج. هر محیط یادگیری الکترونیکی باید دربرگیرندهتعاملاتی جهت بازخورد باشد. د.هر محیط یادگیری الکترونیکی باید دربرگیرنده تعاملاتی جهتارزیابی اکتساب و انتقال دانش و مهارتهای آموخته شده باشد. نظریه های آموزشی مختلفی همچوناصول اولیه آموزشی دیوید مریل، طراحی محیط های یادگیری جاناسن، الگوی هفت مرحله ایلشین، پولاک و رایگلوث، نظریه نمایش اجزاء مریل، رویکردهای چندگانه به فهمیدن گاردنر ونرم افزار یادگیری استار جهت استخراج این راهبردهای تجویزی موردبررسی قرارگرفته است.اگرچه در همه این نظریه ها، چهار مولفه یادشده با رویکردهای یادگیری متفاوت و واژگان متفاوتیبیان شده است، اما همگی آنها دربرگیرنده مولفه های آموزشی یکسانی هستند. راهبردها و فنونآموزشی شناسایی شده میتواند به عنوان چهارچوبی برای طراحی تعاملات آموزشی در محیط هاییادگیری الکترونیکی و همچنین ملاکی برای ارزشیابی میزان اثربخشی و کارآمدی آنهامورداستفاده متخصصان و طراحان قرار گیرد.