خوانش دیوان حافظ تصحیح شاملو با رویکرد خواننده محور + مکاتبات تکمیلی داوران و نویسندگان

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 211

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_NOSK-2-1_004

تاریخ نمایه سازی: 23 بهمن 1401

چکیده مقاله:

خواننده هنگام مواجهه با آثار ادبی از سویی با متن و از سویی دیگر با بافت یا زمینه اثر روبه رو است. متن هویتی آشکار دارد؛ اما بافت به طور بالقوه به مجموعه ای از دریافت ها و باورهایی اطلاق می شود که از تصور آینده، فرضیه های علمی، اعتقادات مذهبی، باورهای عمومی و فرهنگی و برداشت خواننده از ذهنیت نویسنده، مایه می گیرد. با ترکیب متن و بافت، «گفتمان» و تعابیر مختلفی شکل می گیرند که تمامی این موارد در مجموع به آزادی عمل خواننده در معنادهی به متن و در نهایت به مرگ مولف می انجامد، این گونه است که ارزش اثر ادبی در قیاس با سرمایه های فرهنگی و ادبی و اجتماعی یک زبان سنجیده می شود؛ همان اتفاقی که در دیوان حافظ تصحیح شاملو می افتد و دیوان حافظ با تصحیح و روایت و خوانشی نو، بر اساس حدس و گمان ها(استراتژی خواندن)، خوانش نانوشته ها(سفیدخوانی) و حذف یا گزینش عناصر برجسته(حذف و برجسته سازی)، هویت و شکلی دگرگون می پذیرد که برخاسته از جهان بینی شاملو و در چارچوب نشانه های متن است و «افق انتظارات» مختلفی اعم از موافق و مخالف را درپی دارد. پژوهش حاضر به روش تحلیل کیفی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، در پی تبیین این مساله، به این نتیجه نایل می آید که تطابق چشم گیر کار شاملو با مولفه های رویکرد «خواننده محور» و موفق عمل کردن وی در برانگیختن واکنش مخاطب، مرهون بسامد بالای مولفه «حذف و برجسته سازی» و «فرضیه سازی» در اثر مورد بحث است.

نویسندگان

شیرزاد طایفی

دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

سمانه منصوری آلهاشم

دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.