مطالعه ای بر جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان پیشگام مینیمالیست در دهه ۱۹۶۰ میلادی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 218

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ASO-2-4_003

تاریخ نمایه سازی: 3 اسفند 1401

چکیده مقاله:

جریان های نوین هنری دهه ۱۹۶۰ میلادی با هدف به چالش کشیدن اصول زیبایی شناسی هنر مدرن پدید آمدند. در این میان جنبش هنری مینیمالیسم در واکنش به نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی سر برآورد. مینیمالیسم نقش بسزایی در گذر هنر از مدرنیسم به پست مدرنیسم ایفا کرد و بنیان های تازه ای را بنا نهاد. هنرمندمحوری از مولفه های هنر مدرن، یکی از اصولی بود که این جنبش آن را به چالش کشید و آن را به مخاطب محوری سوق داد. مخاطب که در هنر مدرن جایگاهی نداشت، نقشش در هنر مینیمال تغییر پیدا کرد و به عنوان منبع و سرچشمه ادراک در نظر گرفته شد؛ از این رو، اشیاء هنری با تمرکز بر تجربه و درک ملموس از آثار خلق گردیدند. با توجه به مخاطب محور بودن اشیاء مینیمالیستی و اهمیت حضور واقعی تماشاگر در برابر آثار، این نوشتار با هدف شناخت مبانی نظری و رویکرد هنرمندان مینیمالیسم در توجه و تمرکز بر حضور مخاطب در آثارشان نگاشته شده است. این مقاله با روش توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، در پی پاسخ به این سوالات است: آیا دیدگاه و رویکرد فلسفی در ورای آثار مینیمالیستی در توجه به حضور مستقیم و مشارکت مخاطب در آثار وجود داشته است؟ هنرمندان پیشگام مینیمالیست قصد داشتند مخاطب در مواجهه با آثارشان به چه آگاهی برسد؟ نتایج بیانگر آن است که اهمیت حضور مخاطب در آثار مینیمالیستی مرهون رابطه نظری این جنبش با آراء پدیدارشناسی فیلسوف فرانسوی، موریس مرلوپونتی، است و دیگر اینکه، تجربه بدنی مخاطب در پیرامون چیدمان های مینیمالیستی، ارتقاء سطح آگاهی فرد را نسبت به فضا و خودش در پی دارد.

نویسندگان

مریم ساکی زاده

کارشناس ارشد ارتباط تصویری، دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران.