نقد آگاهی دوپاره خوانش هنجارین از کولاژ- شهر اسلامی و عقلانیت ابزاری حاکم بر اندیشه عدالت

این مقاله به دنبال نقد بنیادین از دوپارگی حاکم بر اندیشه و رفتار در شهر اسلامی است . نقد ریشه ای فروکاست اندیشه عدالت در اینهمانی های کاذب و استحاله آن در فرهنگ نسبی گرای پست مدرن و بحران فراروایتها، هدف سلبی و بازگشت به سبک زندگی فرهنگ اسلامی و غدیر و قرآنی و دفاع از مطلق گرایی فراروایت گفتمان عدالت ، هدف ایجابی مقاله است که با روش شناسی تبارشناختی فوکویی پی گرفته خواهد شد. سبک زندگی کل منسجمی را تشکیل می دهد که حاکی از اتفاق بین ذهنیت و عینیت رفتاری کنشگر است که این دو بعد سبک زندگی همدیگر را تقویت می کنند. در صورت تقل یل گرایی معرفت شناختی و هستی شناختی اندیشه عدالت به چارچوبهای عقلانیت ابزاری و سودمداری حسابگرانه ، جوهر آن دچار انحراف می شود. در این شرایط نهادهای اجتماعی بر پایه ساختاری غیر عادلانه شکل می گیرند.