ارتباط تلقیح بردی ریزوبیوم ژاپونیکم و قارچ میکوریزی با کلونیزاسیون ریشه و عملکرد کمی و کیفی سویا (Glycine max) در سطوح مختلف پتاسیم
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 109
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SUST-26-3_004
تاریخ نمایه سازی: 15 اسفند 1401
چکیده مقاله:
به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریزا، باکتری تثبیت کننده نیتروژن و کود پتاسیم بر عملکرد و اجزای عملکرد سویا، آزمایشی در سال ۱۳۹۱ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام گردید. فاکتورهای آزمایش شامل قارچ میکوریزا در دو سطح شاهد بدون قارچ و مایه زنی قارچGlomus intraradices، باکتری تثبیت کننده نیتروژن (تلقیح و بدون تلقیح با باکتری Bradyrhizobium japonicum) و مصرف کود پتاسیم شامل۰ صفر، ۱۰۰ و ۲۰۰ کیلوگرم در هکتار بصورت سولفات پتاسیم بودند. نتایج نشان داد بیشترین درصد کلونیزاسیون ریشه در تیمارعدم تلقیح باکتری بردی ریزوبیوم، مصرف قارچ میکوریزا و استفاده از ۱۰۰ کیلوگرم کود پتاسیم به میزان ۵۰/۹۴ درصد و کمترین درصد کلونیزاسیون ریشه در تیمارشاهد (عدم مصرف باکتری ریزوبیوم و قارچ میکوریزا و کود پتاسیم) به میزان ۲۵/۷۵ درصد مشاهده شد. بیشترین عملکرد دانه در تیمار تلقیح با باکتری بردی ریزوبیوم، مصرف قارچ میکوریزا و کاربرد ۲۰۰ کیلوگرم در هکتار کود پتاسیم به میزان ۱۲۱۱ کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد مربوط به تیمار عدم تلقیح باکتری بردی ریزوبیوم ، مصرف قارچ میکوریزا و ۱۰۰ کیلوگرم کود پتاسیم در هکتار به میزان ۵/۷۳۳ کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. همچنین بیشترین درصد روغن در تیمارتلقیح با باکتری بردی ریزوبیوم، مصرف قارچ میکوریزا و کاربرد ۱۰۰ کیلوگرم کود پتاسیم به میزان ۲۶/۲۱ درصد و کمترین درصد روغن در تیمار شاهد (عدم تلقیح باکتری بردی ریزوبیوم، عدم مصرف قارچ میکوریزا و عدم کاربرد کود پتاسیم) به میزان ۴۹/۱۸ درصد بدست آمد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حمید عباس دخت
دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود
فرزانه صفدری دوغایی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود