بررسی تاثیر یادگیری معکوس بر رشد یادگیری دانش آموزان ابتدایی چابهار

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر گذاری یادگیری معکوس بر یادگیری دانش آموزان ابتدایی چابهار است که به صورت توصیفی – همبستگی با بهره مندی از پرسشنامه محقق ساخته ی ۳ سوالی ۴ گزینه ای با ضریب آلفای کرونباخ ۰/۷۵۴ در تیر ۱۴۰۱ انجام گرفت جامعه ی آماری پژوهش حاضر کل دانش آموزان ابتدایی چابهار بودند که ۶۴۳ دانش آموز به شیوه ی تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در یک کلاس معکوس، مسئولیت های دانشجویان افزایش یافته و همه درگیر یادگیری می شوند. در ان روش، غایبین از درس عقب نخواهند افتاد. در یک کلاس معکوس، ارتباط بیشتری بین استاد و دانشجو ایجاد می شود و فاصله های موجود در آموزش سنتی برطرف می شود، یادگیری فرایندی است که در زندگی هر کسی همواره جریان دارد. گاهی علی رغم میل باطنی در حوزه آموزش ناچار به یادگیری هستید. یادگیری که با تمرین و تکرار همراه باشد به تدریج شما را به مرحله تثبیت و حرفه ای شدن می رساند. البته رسیدن به این مرحله، نیاز به صبر و حوصله دارد. در این مرحله است که افراد در زمینه شغلی، ورزشی یا تحصیلی با تجربه و حرفه ای می شوند. پیشرفت در یادگیری، بر اثر تمرین و تکرار، با وارد شدن به مرحله خودکار شدن یادگیری حاصل می شود،براساس استنباط های انجام شده می توان گفت که یادگیری معکوس دارای مولفه هایی چون تعامل معلم و شاگرد،دانش آموز محوری، شیوه های تدریس با یادگیری دانش آموزان ابتدایی چابها ر همبستگی مثبت ومعنی داری وجود دارد،پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی پیرامون یادگیری معکوس و پیشرفت تحصیلی مقاله ای نوشته شود.