ابوالقاسم فردوسی و نقد "منازعه درونی" در سپهر اندیشه ایرانی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 229

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JSHK-2-1_008

تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1402

چکیده مقاله:

شاهنامه فردوسی درنگاه اغلب شارحان، روایتگر جنگهای گوناگون و مزمن ایران با دشمنان بیرونی است. اما اگر به اعتبار سخن فردوسی دو پیامد نگارش شاهنامه را «وحدت بخشی»و«آگاه سازی» تعریف کنیم، درتفسیری جدید می توان فردوسی را درمقام روایتگری ناقد دید که در پس روایت های شاهنامه به طرح مساله «منازعه درونی منتهی به فروپاشی ایران» می پردازد. هدف این مقاله بررسی «منازعه درونی» در ایران و نقد آن در شاهنامه است. بدین ترتیب مساله اصلی این است که:«منازعه درونی» به عنوان مساله ایران در اندیشه فردوسی چگونه درشاهنامه مطرح است؟ براساس یافته پژوهش و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و نظریه هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر، شاهنامه درعین حال که طیف وسیعی از ایده هاست، درکلیت خود به طرحی انتقادی از الگوی کنش ایرانی معطوف به منازعه دست می دهد که در پس نبردهای حماسی و اسطوره ای پهلوانان مساله از هم گسیختگی هویت را در اثر منازعه های مداوم و رقابت های خشونت آمیز اقوام و خاندانهای ایرانی مطرح می کند. بنابراین و در چارچوب نگاه انتقادی فردوسی به پدیده منازعه درونی درتاریخ ایران، نتیجه این بررسی ضمن آشکار ساختن خطای فهم تاریخی، به دست دادن تفسیر جدیدی از اندیشه فردوسی درجهت فهم کنونی مساله است.

نویسندگان

محمد عبدالخانی

گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اهواز، ایران

شجاع احمدوند

گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران ، ایران