چگونه مولانا به هویت پرداخته است

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 289

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LCICD01_006

تاریخ نمایه سازی: 22 فروردین 1402

چکیده مقاله:

بشر در دنیای امروز با مسئله ای مواجه است به نام «بحران هویت» و تقریبا نظریه پردازان و اندیشمندان علوم انسانی در این مورد اتفاق نظر دارند. هریک بنا به نظر خود و شرایط اجتماعی خویش در این مورد راه حل و نظراتی بیان کردند ولی همچنان این مسئله پابرجاست.گویا مسئله فراتر از هویت فردی، جمعی، ملی و ... است و مربوط به نوع بشر، فارغ از مرزها و قومیت هاست. مسئله در اینجا بحران هویت انسان است. انسانی که خود و اصالت خویش را نمی شناسد و در ملعبههای دنیا اسیر گشته، یکی در ثروت، یکی در تکنولوژی، دیگری در مصرف و مد و اینگونه از چیستی خود دور و دورتر گشته اند.گاه برای دسترسی به هر یک از اهداف، حق و حقوق دیگران را پایمال شده، گاهی انسان ها کشته شدند و امثال این موارد که همه بیانگر دورشدن انسان از اصل هویتش است. هنگامی که در این مورد (هویت) در آثار ادبی و متحول فرهنگی خودمان (ایرانی) به کندوکاو می پردازیم، به این نکته می رسیم که چاره این مسئله سالها پیش توسط نابغه هایی چون مولانا مطرح شده ولی ما به فقط ظاهر شعرها بسنده کردیم و از قصد و مفهوم اصلی آن چشم پوشی کردیم.مولانا با آموزه هایی چون عدم آزمندی، وحدت گرایی، رواداری و صلح اندیشی در صدد رفع بحران هویت انسانی بوده است. در این پژوهش مسئله بحران هویت انسانی از دیدگاه مولانا با استفاده از تحلیل محتوای یکی از اشعار ایشان مورد بررسی قرار گرفته است.

نویسندگان