بررسی میزان اضطراب و عوامل مرتبط با آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اولیای کم سواد یا بی سواد

شرافت و منزلت هر علم و صنعتی به ارزش و موضوع آن وابسته است و به همین دلیل، تربیت به گفته متفکر بزرگ دنیای اسلام خواجه نصیر الدین طوسی ((اشرف صناعات )) است. زیرا موضوع آن انسان است انسانی که از دیدگاه قرآن کریم دارای مقام تفضیلی نسبت به دیگر موجودات برخوردار از کرامت ذاتی، برخوردار از وحی ملکوتی منصوب خدا، مخصوص فرشتگان، برازنده خلیفه الهی و. ..می باشد. او به دنیا می آید در حالی که واجد مجموعه ای دوگانه از آگاهیهای فطری و غریزی است ولی در آنچه مربوط به نوع رابطه و طرز برخورد با پدیده های این جهان و کیفیت سیر رابطه با در آن سرای است فاقد آگاهی های لازم می باشد.مسئولیت تربیت در سطحی ملموس و قابل اجرا بر اساس بهره گیری از رهنمودهای الهی و رسولان بر عهده پدران و مادران و مربیان گذاشته شده و خداوند امر تربیت فرزندان را بر آنها و برای مسئولان وظیفه نهاده است و از عالمان جامعه پیمان گرفته است که در برابر شرایط نابسامان عامه ساکت ننشینند. لذت برنامه تعلیماتی مدارس باید مثبت طرح ریزی شده باشد و روش انضباط نیز به طریقی اجرا شود که نه تنها بتوانند استعدادهای بالقوه دانش آموزان را شکوفا گرداند بلکه باید زمینه ساز تربیت الهی قرآنی گردند. برای شایع نمودن بهداشت روانی در دانش آموزان باید از ایجاد ناراحتی های عصبی و روانی در دانش آموزان جلوگیری نموده و همچنین عده کودکانی که اختلالات روانی دارند شناسایی نموده و به درمان آنها اقدام کرد و بدینوسیله بهداشت روانی را در مدرسه می توان بوجود آورد یکی از عوامل در این زمینه کاهش اضطراب است. موضوع اضطراب در پیشینه نظریه های شخصیت، یک موضوع محوری است همین که نگه داری ذهنی اشیاء یعنی (توان مجسم کردن اشیاء در غیاب آنها )در شیر خوار شکل گرفت وی قادرخواهد بود که چیزهای آشنا را از چیزهای نا آشنا تمیز دهد و این تمیز ممکن است سبب نشان دادن ترس در مورد مواجه شدن با چیزهای ناآشنا شود. بعضی از محققان معتقدند که در بعد افزایش تازگی یک نقطه مطلوب وجود دارد که رفتار کودک نسبت به آن توام با خوشحالی و شادمانی است، یکسانی و آشنایی زیاد، خسته گننده و تازگی و ناشناس بودن زیاد، ترسناک و نگران کننده است و نقطه مطلوب بین این دو وضعیت قرارداد نظریه پردازان یادگیری اجتماعی و رفتار گرایان اضطراب را سابق اکتسابی یا پاسخهایی می دانند که از طریق تداعی بعضی از محرکهای معین با درد و ناراحتی یا با محرکهایی که واکنش طبیعی کودک شکل گرفته است. از سوی دیگر نظریه روانکاوی بر ریشه های درونی اضطراب تاکید می ورزد و عقیده دارد که موقعیت اضطراب زای اصلی، موقعیتی است که نوزاد به وسیله نیازها و تمایلاتی که نمی توانند ارضا یا بر آنها غلبه کند مغلوب می شود، در هر دوی این دیدگاهها قرار گرفتن در معرض هجوم محرکهای شدید ایجاد کننده موقعیت،اضطراب انگیز است به نظر غالب محققان، تازگی و ناشناس بودن موقعیت منشاء اصلی اضطرابها در نوزدان است. وقتی ظرفیتها و قابلیتها نوزاد در ترکیب کردن محرکهای مختلف و تجسم آنها افزایش پیدا می کند، منابع مختلف ترس انگیز نیز در ذهن او با هم ترکیب می شوند و بنا براین ظهور اضطراب جدایی ممکن است در دو سالگی به شدید ترین مشکل بروز کند این سنی است که مادر ممکن است او را به مهد کودک یا پرستار یا شخص دیگری برای نگهداری بسپرد. به طور معمول اضطراب جدایی با رشد کودک و با بدست آوردن گسترده ای از تجربه ها فروکش می کند به عبارت دیگر، به میزانی که کودک قادر می شود دلبستگی خود را به مادر از طریق ذهنی و بدون حضور فیزیکی او حفظ کند، به همان میزان تجربه های تازه عملی تر و میزان اضطراب نسبت به ناشناس بودن محیط اطراف کاهش پیدا می کند اما این حالت در صورتی طبیعی خواهد بود که مادر با حضور خود در دوران نوزادی چنین احساس امنیتی در نوزاد ایجاد کرده باشد در مواردی که رابطه با مادر نامطمئن و ناپایدار است تحمل جدایی دیرتر شکل می گیرد. در این تحقیق یکی از اختلالات روانی دانش آموزان مورد بررسی قرار می گیرد یکی از مسائل و مشکلات مهمی که امروز گریبان گیر دانش آموزان این مرزو بوم بوده اضطراب است و همانطوریکه می دانیم اضطراب زیاد به سلامتی دانش آموزان لطمه وارد می کند و اگر سلامتی روانی دانش آموزان تامین نشود، فعالیت مطلوب آموزشی امکان پذیر نخواهد بود و چه بسا این امر علاوه بر هدر دادن توان و نیروی بالقوه دانش آموزان بار مالی زیادی را بر دوش آموزش و پرورش بگذارد چون که ممکن است اضطراب یکی از عللی باشد که در افت تحصیلی دانش آموزان نقش داشته با شد، به این جهت در این مقوله به بررسی میزان اضطراب در دانش آموزان پایه پنجم ابتدائی در شهرستان میاندوآب در می پردازیم.