بررسی تاثیر باند حرارتی و الگوریتم های طبقه بندی نظارت شده داده های ماهواره ای در تهیه نقشه های کاربری اراضی (مطالعه موردی: کاشان)

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 62

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJRDR-20-1_006

تاریخ نمایه سازی: 27 فروردین 1402

چکیده مقاله:

امروزه داده­های سنجش از دور قادر به ارائه جدیدترین اطلاعات برای مطالعه پوشش زمین و کاربریهای اراضی می­باشند. این تصاویر بدلیل ارائه اطلاعات به هنگام، تنوع اشکال، رقومی بودن و امکان پردازش در تهیه نقشه­های کاربری از اهمیت بالایی برخودارند. مشخص کردن موقعیت هر کاربری و پوشش اراضی در کنار یکدیگر کمک شایانی به مدیران مناطق جهت تصمیم­گیری می­کند. همچنین با استفاده از نقشه­های کاربری اراضی در سطوح مختلف می­توان وضعیت موجود پوشش زمین را مورد مطالعه قرار داد. به­منظور بررسی توانایی داده­های ماهواره­ای چندزمانه TM و ETM+ در طبقه­بندی کاربری اراضی و تاثیر باند حرارتی در افزایش دقت نقشه­های کاربری، داده­های رقومی سنجنده TM مربوط به ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۰ و داده­های رقومی سنجنده ETM+ مربوط به ۱۰ ژولای ۲۰۰۲، از منطقه کاشان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بررسیهای اولیه بر روی تصاویر از لحاظ وجود خطای هندسی اجرا شد. به­منظور آماده­سازی تصاویر برای پردازشهای رقومی، عملیات بهبود و بارزسازی تصاویر ازجمله بهبود کنتراست، شاخص بهترین ترکیب باندی و ساخت تصاویر رنگی کاذب، بر روی تصاویر اعمال شد. آنگاه نقشه واقعیت زمینی نیز در همین مرحله تهیه شد. سپس طبقه­بندی نظارت شده تصاویر ماهواره­ای با الگوریتم­ها و رویکردهای مختلف شامل انواع ترکیبات باندی انجام شد و دقت هر کدام از روشها و رویکردها بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین دقت کاپای حاصل از طبقه­بندی در هر دو سنجنده­های TM و ETM+ با حضور تمام باندها به مقدار ۳۴/۸۶ و ۲۱/۸۳ درصد بدست­آمد. درحالی­که در صورت حذف باند حرارتی این دقت به ۴۶/۸۲ و ۹۳/۷۹ درصد کاهش یافت. نتایج این مطالعه نشان داد که بکارگیری باند حرارتی موجب افزایش ۴ درصد دقت کاپا در هر دو سنجنده شده و بیشترین افزایش دقت در مورد کلاسهای دشت رسی، دشت سیلابی، کوهستان و اراضی پف­کرده شور رخ داد. بنابراین استفاده از باند حرارتی به­رغم دقت طیفی کمتر در این­گونه مطالعات توصیه می­گردد.

نویسندگان

مهدی جعفری

کارشناس ارشد مدیریت مناطق بیابانی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران

غلامرضا زهتابیان

استاد، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران

امیرهوشنگ احسانی

استادیار مرکز تحقیقات بین المللی بیابان