بررسی تاثیر خلاقیت بر افزایش یادگیری فراگیران ابتدایی

کنجکاوی در واقع عشق به کشف ، دانستن و نوآوری ، عشق به اطلاعات جدید و عشق برای دستیابی به موقعیت هایی است که منشا و ریشه رفتار خلاقانه و نوآورانه است. در نتیجه نظام های آموزش باید روشهای آموزشی را بر اساس اعتقادات خلاقانه بسازند تا این امکان را برای نظرات جدید و نو در مورد موضوعات مختلف فراهم کند. بر اساس این امر ، اگر از عقاید متفاوت و شاید غیر طبیعی آموزگاران ، مربیان و دانشمندان استقبال شود، کودکان نه تنها اجازه می یابند تا چیزها را بر اساس سلیقه خود کشف کنند. ایده های نادر افراد خارق العاده، مانند مونالیزای لئوناردو داوینچی، یا نظریه های تغییر پارادایم فیزیک نظری اینشتین. اما اشکال روزمره خلاقیت نیز وجود دارد: خلاقیت "Mini-c"، زمانی که فرد چیز جدیدی می آموزد و درک او از جهان تغییر می کند، و خلاقیت "کوچک"، زمانی که زندگی فرد با افکار و اعمال خلاقانه روزمره عجین می شود. ضرورت این امر ، پرورش تخیل در کودکان ، با تفکر ، نقاشی و ساخت اشیاء مختلف با ترکیب آنها است. "به طور کلی ، نقاشی ، نوشتن و نوشتن ، زمینه ایده آل فرد و پاداش فراگیران را ارائه می دهد آموزش خلاق امری ضروری و جدی است. در این پژوهش به بررسی نقش خلاقیت و اثر آن بر فراگیران ابتدایی در یادگیری دروس پرداخته شده است یادگیری با توجه به شیوه های جدید و خلاق گونه اثر بخشی بیشتری دارد.