شهید گمنام و مفقودالاثر بهمثابه دو شخصیت اثرگذار در ادبیات مقاومت
محل انتشار: پژوهشنامه ادبیات معاصر ایران، دوره: 3، شماره: 1
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 284
فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PMLJ-3-1_008
تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1402
چکیده مقاله:
همواره ادبیات فارسی در شاخه های مختلف نظم و نثرش محل بروز و ظهور بسیاری از عواطف، احساسات و باورهای ارزشمند بوده و هست و این اقیانوس بی کران در ژرفای خویش شاهد هنرنمایی شاعرانی بوده که در مسیر اعتقادات خویش با جان و دل وارد این عرصه شده اند. جنگ تحمیلی هشت ساله رژیم بعث عراق برعلیه ایران اسلامی باعث ایجاد ژانر و گونه ای به نام ادبیات دفاع مقدس شد که هم مولفه های ادبیات پایداری را در خویش دارد و هم پیوندی ناگسستنی با ساحت دین و مذهب و شاعران نام آشنا و کمتر شناخته شده ای در این گونه ادبی به مشق عشق و اعتقاد پرداخته اند. از ماه های آغازین جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ تا امروز در ادبیات دفاع مقدس و جنگ شاهد حضور واژگانی هستیم که با وجود عجین شدن با بی نام و نشانی در زندگی و ادبیات ما اثربخش، زنده، پویا و تاثیرگذار هستند. شهید گمنام، مفقودالاثر، تفحص و جاویدالاثر از این دست کلمات هستند. شاید بتوان مفقودالاثر و شهید گمنام را دو واژه ای به مثابه دو شخصیت موثر برشمرد که با وجود سرداران، شخصیت ها و شهیدان عرصه های علم، خدمت و دفاع مقدس و... بار اثرگذاری شخصیتی را بر دوش می کشند و در ساحت پیوستگی و ارتباط با دین و مذهب در مقوله شهدای مفقودالاثر و شهدای گمنام این ارتباط بیشتر با وجود حضرت فاطمه زهراست. در فضای شاعرانگی های شعر دفاع مقدس شهدای مفقودالاثر و شهدای گمنام وجوه مشترکی دارند. تلخی انتظار والدین و فرزندان شهدا، تفحص، بازگشت، تشیع، پیام و بی نشانی بخشی از این وجوه است که در این مقاله به بررسی آن ها پرداخته شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
جهانگیر صفری
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد.