اثر بخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر احساس گناه، نشخوار فکری، خلق منفی و شدت علائم بیماران دارای اختلال وسواس فکری-عملی

زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر بخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر احساس گناه، نشخوار فکری، خلق منفی وشدت علائم بیماران دارای اختلال وسواس فکری-عملی بیماران دارای اختلال وسواس فکری مراجعه کننده به کلینیک های شهر رشت بود.مواد و روشها: این تحقیق جزء تحقیقات کار آزمایی بالینی و از لحاظ هدف جزء تحقیقات موردی بود، جامعه آماری پژوهش حاضر شاملتمامی بیماران دارای اختلال وسواس فکری مراجعه کننده به کلینیک های شهر رشت بودند، از بین بیماران دارای اختلال وسواس فکری مراجعهکننده به کلینیک های شهر رشت تعداد ۲۴ نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. که این ۲۴ نفر در دو گروه ۱۲ نفری آزمایش و۱۲ نفری کنترل تقسیم شدند. ابزار گرد آوری داده ها، مقیاس وسواس اجباری ییل –براون Y-BOCS: پرسشنامه احساس گناه، پرسشنامه نشخوار فکری (RRS) (نولن- هوگسما، ۱۹۹۱) و پرسشنامه خلق منفی (سالواتور و جک، ۱۹۹۱) بودند یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون احساس گناه، نشخوار فکری، خلق منفی و شدت علائم بیماران بین دو گروه آزمایش وکنترل تفاوت معناداریوجود دارد. و با توجه به سطح معنی داری به دست آمده از متغیر ها می توان گفت آموزش مشاوره گروهی مبتنی برتئوری انتخاب بر آزموناحساس گناه (۰/۰۲۳)، نشخوار فکری (۰/۰۱۹)، خلق منفی و شدت علائم (۰/۰۰۸) بیماران تاثیر گذار تر بوده است. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد مشاوره گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر احساس گناه، نشخوار فکری، خلق منفی و شدت علائم بیماراندارای اختلال وسواس فکری-عملی موثر بود. استفاده از این مداخله برای درمانگران مشاوره ای در کنار سایر درمان های توصیه می شود.