ارزیابی استقرار مدیریت دانش در مدارس دولتی مرکز شهر و فاز ۲ و ۵ در دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهریار براساس نظریه نوناکا

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 224

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ESPCONF09_157

تاریخ نمایه سازی: 31 فروردین 1402

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر با هدف «ارزیابی استقرار مدیریت دانش در مدارس دولتی مرکز شهر و فاز ۲ و ۵ در دوره ابتداییآموزش و پرورش شهریار براساس نظریه نوناکا» انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران مدارس دولتی مرکز شهر و فاز ۲ و ۵ در دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهریار را تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری طبقه ای و بااستفاده از فرمول تعیین حجم نمونه گیری، تعداد ۴۰ نفر از مدیران در پژوهش شرکت داشتند. ابزار اندازه گیری پژوهش،پرسشنامه ۲۵ سوالی نوناکا (۲۰۰۰) بود.در تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی فراوانی، درصد، میانگین، انحرافمعیار، کجی، کشیدگی، نمودار، آزمون کالموگراف و در بخش آمار استنباطی از میانگین وزنی و آزمون های T تک گروهی، T دو گروهی مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد: مدیریت دانش در مدارس دوره ابتدایی در سطح نسبتا مطلوب وجود دارد. مدیریت دانش بر اساس استراتژی سازمانی، راهبری سازمانی و انگیزه مدیرانمدارس در سطح نسبتا مطلوب است. در مقایسه مولفه ها مدیران مدارس ابتدایی شهریار از لحاظ سطح راهبری سازمانیقوی هستند، از لحاظ استراتژی سازمانی در سطح متوسط و از لحاظ انگیزه ضعیف می باشند. مدیریت دانش بر حسبویژگی های جمعیت شناختی بررسی شده نشان داد استقرار مدیریت دانش در بین مدیران زن و مدیران مرد، مدیران باتحصیلات لیسانس و مدیران با تحصیلات فوق لیسانس، مدیران با سابقه های کاری متفاوت، مدیران با سابقه هایمدیریت متفاوت و مدیران دارای رشته های تحصیلی مختلف، تفاوتی وجود ندارد.

نویسندگان

فاطمه قره داغی

کارشناس ارشد علوم تربیتی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی

عباس خورشیدی

استاد گروه مدیریت آموزشی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران