بازنمایی مرگ در نمایشنامه «مردی که به عصا تبدیل شد» کوبو آبه بر اساس فلسفه مکتب کیوتو

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 208

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_RPA-2-5_005

تاریخ نمایه سازی: 5 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

مرگ موضوعی است که همواره مورد توجه اندیشمندان و نویسندگان بوده است. فلاسفه مکتب کیوتو چون نیشیتانی کیجی و تانابه هاجیمه با استفاده از آیینهای شرق آسیا و آرای فلاسفه وجودی چون هایدگر، نیستی و مرگ را در فلسفه خود مورد توجه قرار داده اند. کوبو آبه، نویسنده معاصر ژاپن، با دور شدن از سنت های کشورش و بهره بردن از تئاتر ابزورد و فلسفه اگزیستانسالیسم، به دغدغه های انسان مدرن پساجنگ، پرداخته است. پژوهش های صورت گرفته در داخل و خارج از ایران، بیشتر آثار آبه را بر مبنا فلسفه اگزیستانسیالیسم و تئاتر ابزورد تحلیل و بررسی کرده اند. لذا این پژوهش با رویکردی توصیفی_ تحلیلی، سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد: بازنمایی مرگ در نمایشنامه (مردی که به عصا تبدیل شد) آبه بر اساس فلسفه مکتب کیوتو به چه صورت است؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد، آبه همچون نیشیتانی، تانابه و هایدگر، شخصیت هایش را در مواجهه با مرگ قرار داده تا با تجربه دلشوره، به درک روشنی از خود حقیقی شان برسند. او مانند نیشیتانی معتقد است که انسان در مواجهه با پوچی زندگی، یا خود را غرق زندگی رمه ای کرده و از هستی خود غافل می ماند یا تاب نیاورده و دست به خودکشی می زند. آبه با سرزنش هر دو گروه، تنها راه رهایی انسان را، پی بردن به آزادی خویش می داند.

نویسندگان

پریسا احمدی

کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی، دانشکده هنر، دانشگاه سوره، تهران، ایران.

اکرم قاسم پور

مربی گروه نمایش، دانشکده هنر، دانشگاه سوره، تهران، ایران.