خط مشی های بهتر برای زندگی های بهتر

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 123

فایل این مقاله در 40 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

THCD08_047

تاریخ نمایه سازی: 8 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

۱.ارائه آموزش کارآفرینی در مدارس ابتدایی و متوسطه و آموزش و تربیت حرفه ای، اغلب تغییراتی را در طراحی آموزشی، شیوه های تدریس، تربیت حرفه ای مداوم معلمان و نحوه سازمان دهی مدارس و ارتباط آن ها با دنیای اطرافشان به همراه دارد. تغییرات همیشه در کسانی که به تغییرات و عاملان تغییر مربوط هستند، حس عدم اطمینان و اختلال ایجاد می کند. این امر واکنشی طبیعی است. اختصاص هر تغییری، چه تحمیلی یا داوطلبانه، مسائلی را ایجاد می کند -به عبارت دیگر، تسهیلگران و موانع تغییر- باید شناسایی شده و به موقع و موثر به آن ها رسیدگی شود.۲. این موضوع در باره تغییرات پیشنهادی و مورد نیاز ناشی از تقاضاهای سیاسی برای مدارس کارآفرینانه نیز (بیشتر) صادق است. در سطح جهان، شاهد رشد روزافزون و علاقه شدید – خط مشی عمومی، تحقیقات و فعالان آموزش– به ارائه آموزش کارآفرینانه در تمام سطوح آموزش رسمی هستیم که نقطه مقابل شیوه تدریس سنتی است؛ روشی که از سوی کایپ و ورهول (۲۰۰۳) مورد انتقاد قرار می گیرد: «یاددادن به جوانان برای این که پیرو باشند، واقعیت ها را بازتولید کنند و پس از اتمام تحصیلاتشان درگیر اشتغال مزدی شوند.».۳. استدلال های پشتیبان آموزش کارآفرینانه از دلایل مربوط به رشد اقتصادی و بیکاری گرفته تا رشد شخصی فراگیران به سوی افراد کنجکاو، مسئولیت پذیر، خلاق و نوآور؛ فراگیران مادام العمر؛ و شهروندان فعال در جوامع دموکراتیک متفاوت است. با اینکه استدلال ها و دیدگاه ها متفاوت هستند، اما از مبنای مشترکی سرچشمه می گیرند، یعنی، هدف، مقابله موثر با فقدان انگیزه برای یادگیری و مشارکت در فعالیت مدرسه ای و افزایش ظرفیت دانش آموزان برای یادگیری عمیق تر است. نرخ رو به افزایش تغییر در دنیای جهانی شده و به شدت فناورانه، موجب تغییر عمیقی – شیفت پارادایمی - در انواع دانش و شایستگی هایی شده است که دانش آموزان باید از آموزش رسمی کسب کنند تا برای زندگی حرفه ای و شخصی آتی خود آماده شوند و الزامات شهروندی فعال را برآورده کنند.۴. در آموزش عالی، تاکید بر اقتصاد و اشتغال، توجیهی برای ارائه آموزش کارآفرینانه بوده و کارکرد نسبتا خوبی هم داشته است (به لیکوس ، ۲۰۱۵ نیز مراجعه کنید). با این حال، در سطوح آموزشی پایین، ممکن است همان استدلال، باعث ایجاد مقاومت از سوی معلمان و دانش آموزان شود. در اینجا، هدف آموزش کارآفرینانه، افزایش انگیزه و علاقه دانش آموز و مشارکت در بهبود تفکر خلاق و یادگیری عمیق است.۵. در این مقاله، عناصر تشکیل دهنده آموزش کارآفرینانه را مرور می کنیم؛ به خصوص محیط های یادگیری، نقش تغییریافته معلمان و اهمیت توسعه حرفه ای مستمرکه شامل سطوح متعدد سیستم، یعنی معلم، مدرسه و همکاری های آن با جهان اطراف است.

نویسندگان

فرنوش اعلامی

استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه شهیدبهشتی