نقایص و کاستی های رویکرد جریان اصلی در علم اقتصاد و ضرورت پرداختن به اقتصاد نهادگرا

در علم اقتصاد رویکردها و جریان های فکری مختلف وجود دارد اما عمده ترین رویکردی که در مجامع دانشگاهی و علمی مرسوم و متعارف است رویکرد جریان اصلی می باشد. ولی باید متذکر شد که رویکرد جریان اصلی با توجه به نقص ها و کاستی های که داشته در طول زمان توسط رویکرد و جریانهای مختلف فکری مورد نقد و خدشه قرار گرفته است که در نتیجه بعضی از نقص ها و کاستی های آن برطرف شده است. مهمترین رویکردی که در تقابل با رویکرجریان اصلی شکل گرفت و نقص ها و کاستی های آن را مورد نقد و خدشه قرارداد رویکرد نهاد گرایی میباشد. رویکرد نهادگرایی از ابتد در تقابل با رویکرد جریان اصلی شکل گرفت اما در طول زمان در راستای تکامل ضعف ها و نا رسایی های آن جهت داده شد. البته باید متذکر شد که ماهیت روشی که در اقتصاد جریان اصلی بکار گرفته میشود با ضعف ها و کاستی های همراه بوده است و باعث گردیده است که این رویکرد توسط رویکردها و جریان های فکری مختلف مورد نقد و خدشه قرار بگیرد. لذا سوالی که مطرح میشود این است که نقایص و کاستی های که رویکرد جریان اصلی در علم اقتصاد با آن مواجه است چیست؟ به نظر می رسد رویکرد جریان اصلی در عرصه روش شناسی و معرفت شناسی با ضعف ها و کاستی های مواجه است که مهمترین آنها در عرصه روش شناسی توصل بیش از حد به ریاضایات و تکنیک های ریاضیاتی است و این نقیصه باعث میشود تا تئوریهای ارائه شده از واقعیت فاصله گرفته نتواند همه جنبه های واقعیت عینی را پوشش دهد. یکی دیگر از ضعف های اساسی آن این است که مبتنی بر اصالت فرد میباشد و مبنای تصمیم گیری افراد را منفعت شخصی دانسته از تاثیر نهادها و ساختارهای اج