چالشهای آموزشی دانش آموزان در مدارس ابتدایی شهر سقز در دوران پساکرونا از دیدگاه معلمان

این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای سوال اصلی پژوهش است که پرسیده است: »چالشهای آموزشی دانش آموزان در مدارس ابتدایی شهر سقز در دوران پساکرونا از دیدگاه معلمان کدامند؟.« رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف کاربردی بود و به روش نظریه دادهبنیاد (گرندد تئوری) انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان ابتدایی شهر سقز در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بود. در این تحقیق نمونه تحقیق بر اساس اشباع نظری ۲۲ نفر تعیین گردید. برای گردآوری داده ها ابزار مصاحبه باز با رویکرد گرندد تئوری به کار برده شد. همزمان با انجام مصاحبه ها از ابزار مشاهده مشارکتی مستقیم بهصورت تکمیلی نیز استفاده شد. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات از نوع مطالعه عمیق و تحلیل اکتشافی (کیفی) بود که با توجه به روش مصاحبه، مبتنی بر روش گرندد تئوری بود. مصاحبه با معلمان ضبط شده و زمان برای هر مصاحبه به طور میانگین بیست تا سی دقیقه بود. با توجه به یافته های سوال اصلی پژوهش از انجام مصاحبه و کدگذاریهای صورت گرفته در نهایت ۸۱کد باز یا مفهوم در قالب ۱۷ مقوله و ۴کد تم از اظهارات معلمها در مورد مسائل و مشکلات آموزشی دانش آموزانمدارس ابتدایی شهر سقز در دوران پساکرونا مشخص شددر مرحله کدگذاری گزینشی از مجموع ۱۷مقوله در مرحله کدگذاری محوری، تعداد ۴ تم به شرح؛ بعد» مشکلات یادگیری«، بعد» بهبود تدریس«، بعد» مشکلات سخت افزاری/نرم افزاری« و »مشکلات نگرشی« انتخاب و دسته بندی گردید.