ارائه مدلی بهینه برای تعمیر و نگهداری ماشین آلات صنایع تولید آجر سفال با استفاده از تئوری مارکوف (مورد مطالعاتی: شرکت آجرسفال کلت)

در بسیاری از صنایع ظرفیت تولید به دلیل زوال ماشین آلات رو به کاهش است. در مقابل نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه وضعیت ماشین را بهبود می بخشد؛ یکی از راه های مواجهه صحیح با این مسئله نت پیشگیرانه مبتنی بر شرایط با بازرسی های گسسته است ( نوری و همکاران، ۱۳۹۸ ). در این مقاله رفتار ماشین اکسترودر که به عنوان دستگاه مادر در صنایع تولید آجر سفال از آن یاد می کنند، مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه با مدلسازی تصادفی رفتار این دستگاه با تمام تجهیزات مربوط به آن با کمک زنجیره مارکوف بررسی شد. از این رو پژوهش حاضر با هدف دستیابی به زمان مناسب برای تعمیرات پیشگیرانه براساس مدل زنجیره مارکوف انجام گردید و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که مدل زنجیره مارکوف، مدلی بهینه برای تعیین استراتژی های تعمیر و نگهداری پیشگیرانه می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش آن تحلیلی–تطبیقی است. نتیجه مطالعه مبین این مطلب است که مدل پیشنهادی برای برنامه ریزی تعمیر و نگهداری دستگاه اکسترودر در صنایع تولید آجر سفالی مدلی بهینه از جهت پوشش دادن قابلیت نگهداری، قابلیت اطمینان و در کل در دسترسمی باشد.