تعیین رابطه کمالگرایی با تنظیم شناختی هیجان و اشتیاق به تحصیل دانش آموزان (مورد مطالعه: دانش آموزان پیرانشهر)

این پژوهش با هدف تعیین رابطه کمالگرای با تنظیم شناختی هیجان و اشتیاق به تحصیل دانش آموزان انجام شد. پژوهش توصیفی- مقطعی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول پیرانشهر در سال ۱۴۰۱ بود که با روشنمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد ۱۵۰ نفر انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کمالگرایی هویت و فلت (۱۹۹۱)، پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان گراس و جان (۲۰۰۳) و پرسشنامه اشتیاق به تحصیل فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) استفاده شد. تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار)، با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با SPSS-۲۶ انجام شد. یافته ها نشان داد که بین نمرهکمالگرای و ابعاد آن شامل خودمحوری (P<۰/۰۵ و ۱۹۹ / ۰ = β)، دیگرمحوری (P<۰/۰۵ و ۱۷۱ / ۰ = β) و جامعه محوری (P<۰/۰۵ و ۱۲۲ / ۰ = β)،با تنظیم شناختی هیجان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین رابطه بین کمالگرایی و ابعاد آن شامل خودمحوری (P<۰/۰۵ و ۱۸۵ / ۰ = β)Tدیگرمحوری (P<۰/۰۵ و ۲۱۸ / ۰ = β) و جامعه محوری (P<۰/۰۵ و ۲۰۲ / ۰ = β) با اشتیاق به تحصیل نیز معنادار بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان دادکه ۳۷ درصد از تغییرات نمرات اشتیاق به تحصیل و تنظیم شناختی هیجان براساس کمالگرایی قابل تبیین است. با توجه به یافته ها به برنامه ریزانحوزه تحصیلی و بهداشت روان دانش آموزان توصیه می شود به سازه های روانشناختی بیش از پیش توجه مبذول دارند.