بررسی میزان دقت و کاربرد چارچوبهای زیستی ارائه شده برای سازند آسماری بر اساس مطالعات زیست چینه نگاری با دقت بالا در زاگرس شرقی

این مطالعه به بررسی و ارزیابی میزان دقت و کاربرد چارچوبهای زیست چینه ای می پردازد ( شامل وایند، ادامز و بورزوا، اهرنبرگ و همکاران، لارسن و همکاران، ون بوخم و همکاران و الله کرمپور دیل و همکاران) که تا کنون برای سازند آسماری ارائه شده است . به این منظور محدوده زاگرس شرقی در قالب مطالعه بیش از ده رخنمون سطحی این توالی مورد بررسی دقیق زیست چینه نگاری قرار گرفته است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که مدت زمان حضور جنس نومولیتس با گونه های N. vascus, N. fichteli, N. intermedius مبین اشکوب روپلین است . برخلاف تلاش زون بندی زیستی اخیرا پیشنهاد شده که سعی بر تفکیک اشکوب چاتین با اولین پیدایش گونه های A. kirkukensis, A. hensoni, A. asmaricusدارد، این مدعا با شواهد عینی حضور همزمان گونه های مذکور و گونه های جنس نومولیتس با قطعیت رد می شود و در نتبجه گونه های جنس آرکیاس نمی توانند نشانگر صرفا زمان چاتین باشند. بخش قاعده ای سازند آسماری که با رخساره زون فرامینیفرهای پلانکتون تفکیک گردیده است تا زمان پیدایش فرامینیفرهای درشت بنتیک فاقد سن باقی می ماند. مطالعات جدید نشان می دهد که جنس بورلیس که برای مدتهای مدیدی توسط همه محققین به عنوان نشانگر اشکوب بوردیگالین معرفی می شد فاقد اعتبار مذکور است . گسترش زمانی این جنس تا اشکوب تورتونین لزوم بازنگری مجدد در تعیین جایگاه چینه ای توالیهای بوردیگالین را متذکر می شود. بنابراین جنسهای , Archaias, Austrotrilina, Borelis Peneroplisفاقد ارزش زمانی جهت تفکیک اشکوبهای الیگوسن و میوسن هستند.جنس Meandropsina یک تاکسای مربوط به زمان کرتاسه است که به غلط توسط مولفین از سازند آسماری گزارش می شود و لذا بازنگری دقیق در مطالعات تاکسونومیکی این توالی نیز بایستی مورد توجه ویژه قرار گیرد.