بررسی نظری مطالعات اجتماعی مساله خشونت نمادین علیه زنان در خارج از ایران و فراتحلیل یک رساله دکتری در این موضوع

هدف از این مطالعه، اولا بررسی و شناخت رهیافت ها و مبانی های نظری است که بنیان کار مطالعات مربوط به مسئله اجتماعی خشنونت نمادین با عاملیت زنان در خارج از جامعه ایران است. ثانیا در مرحله بعد به دنبال یافتن همگرایی ها و واگرایی های بین دیدگاه اندیشمندان و پژوهشگران خارج از مرزهای کشور و صاحبان اندیشه و پژوهشگران ایرانی هستیم. مطالعه در نظریات و پیشینه نظریات موجود در زمینه تعدادی از مطالعات انجام شده در حوزه خشونت نمادین علیه زنان، این حقیقت را آشکار می نماید که بنیان نظری آنها در نظریه سلطه نمادین پی یر بوردیو قرار دارد. بوردیو دولت را پایگاه مبارزه بر سر انحصار آنچه او خشونت نمادین می نامد، محسوب می کند. این شکل آرام خشونت است زیرا عاملی که این خشونت بر ضد آن اعمال می شود در عمل او همدست است. اقبال عمومی به نظریات بوردیو، پدیده ای جهانی است و تنها متوجه پژوهشگران و صاحب نظران کشوری خاص نمی باشد. در بخش دوم نگارنده قصد دارد به تحلیل یکی از رساله های دکتری در حوزه خشونت زنان که در ایران انجام شده است، بپردازد. با مطالعه رساله مذکور قصد داریم میزان نزدیکی نظری پژوهش مورد بررسی را با مطالعات خارجی در این زمینه بررسی نماییم. بر اساس آنچه در بخش اول این نوشتار و در تحقیقات ذکر شده و مقالاتی که مورد تحلیل قرار گرفتند، تاکید نظری اصلی شان در دیدگاه خشونت نمادین بوردیو قرار داشت. و همسویی بسیاری بین نتایج تحقیقات مذکور و نظریه خشونت نمادین بوردیو وجود داشت. در مطالعه مهرانگیز ستوده نیز این همسویی در نتایج حاصل از مشاهدات محقق در جامعه مورد مطالعه اش و آنچه بوردیو در نظریه خود از روابط سلطه، تحت عنوان مفهوم برساختگرایانه سلطه و خشونت نمادین و فهم اشتباء جامعه و زنان از درک صحیح این سلطه گری مردانه، وجود دارد.