مناسبات حزب الله و دولت های لبنان، با نگاهی به شکل گیری و سیرتحول حزب الله
محل انتشار: پژوهشنامه علوم سیاسی، دوره: 9، شماره: 3
سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 92
فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IPSAJ-9-3_007
تاریخ نمایه سازی: 29 خرداد 1402
چکیده مقاله:
جنبشهای اجتماعی و سیاسی از مقوله تغییروتحول اجتماعی هستند ودرعین حال درجوامع شرقی واسلامی معاصر نوعی واکنش درمقابل فرایند گذاراز جوامع سنتی به جوامع جدید محسوب میشود. هریک ازجنبش های اسلامی با جهتگیری رهایی بخش و ضد استعماری که داشته اند، براساس دو مولفه ساختار یعنی عوامل محیطی، فشارهای سیاسی، اجتماعی و بحرانهای هویتی وکارگزار یعنی رهبری و ایدئولوژی، استراتژی وتاکتیکی را درپیشگرفته اندکه یا انقلابی بوده و یا اصلاحی، براین اساس برخی ازآنان سعی درانطباق با محیط پیرامونی خود داشته اند و برخی نیز استراتژی واکنشی را برای مقابله با شرایط بحرانی برگزیده اند. حزب الله لبنان نیز به عنوان یکی از جنبشهای اسلامی که در شرایط بحرانی جامعه لبنان ظهورکرده است درتلاش بوده تا با بهره گیری از دو شیوه واکنشی و انطباقی درقالب دو رویکرد رادیکالیستی و واقع گرایانه نسبت به تحولات تاریخی لبنان واکنش نشان دهد. به هرحال موضع گیریهای حزب الله درخصوص مسائل لبنان درارتباط با دولتهای این کشور از۱۹۸۲ تاکنون در قالب دو الگوی رادیکالی یا واکنشی و واقع گرایانه یا انطباقی صورت گرفته است. حزب الله بر این اساس درارتباط با دولتهای لبنان مشی واحدی اتخاذ نکرده بلکه براساس ضرورتهای سیاسی و تاریخی لبنان که متاثرازشرایط داخلی وخارجی آن است، موضع گیری کرده و درتمام این دوره ها در قالب دو الگوی رادیکالی و واقع گرا، رویکردی همراه با تعامل وتقابل را درپیش گرفته است. بنابراین با چنین رویکردی این نوشتار با بهره گیری از نظریه بحران هرایردکمجیان برآن است تا روابط سیاسی و تاریخی حزب الله و دولتهای لبنان را به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی وکنکاش قراردهد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حسین فرزانه پور
عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند