شناخت هیجانات ذهنی دانش آموزان

خانواده اولین نهادی است که کودک در آن رشد و پرورش می یابد و مورد حماست مادی و معنوی پدر مادر و سایر اعضای خانواده قرار می گیرد.طبیعی است هر چه فشار روانی و از هم گسیختگی اعضای خانواده بیشتر و عمیق تر باشد،نقش مربیان و آموزگاران دوره ابتدائی در ایجاد فضایی آرام و توام با صمیمیت پررنگ تر می شود.گذشته از آن، مدرسه مکانی مقدس و استثنایی است که می تواند تاثیرش را در تمام مراحل رشد کودکان و نوجوانان برجای گذارد.دانش آموزان بهترین ساعات روز خود را در مدرسه می گذارنند و البته آموزگاران و مربیان مدارس نیز بهترین فرصت ها را برای آموزش مفاهیم مختلف (اعم از درسی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی) در اختیار دارند.در این خصوص اگر هدف آموزش، رشد و ارتقای شایستگی ها و توانایی های کودکان و نوجوانان باشد، باید ایجاد محیطی سالم و سرشار از ویژگی های مثبت انسانی، مثل شفقت، نوع دوستی، همکاری و ... را با آموزش علوم و دروس کلاسیک هم زمان سازند.اگر می خواهیم مدرسه های ما عملکرد رضایت بخش داشته، دانش آموزانی موفق داشته باشیم،باید به سلامت جسم و روان آنها به طور هم زمان توجه کنیم.بسیاری از مشکلات روانی-اجتماعی کودکان و نوجوانان تاثیر مستقیم بر یادگیری و فرآیند تحصیل آنها دارد،مشکلاتی که از دوران کودکی در آنان درونی می شود و موجب عملکرد ضعیف آنها در مدرسه و به دنبال آن اعمال تنبیه ها برای بدرفتاری و شکست های تحصیلی می گردد.به عنوان یک مدیر یا آموزگار یا حتی پدر و مادر نیاز داریم که نقش بهداشت روانی در سلامت محیط مدرسه (به دلیل برقراری روابط اجتماعی عاطفی کودکان و نوجوانان) را مدنظر قرار دهیم.تا شاهد پیشرفت های تحصیلی دانش آموزان در تمام مقاطع باشیم.