بررسی اثربخشی همزمان برنامه های تمرین رایانه ای شناختی و راهبرد شناختی بر نمره هوش (خرده آزمون های وکسلر) دانش آموزان دچاراختلال یادگیری ریاضی

هدف و زمینه: مطالعات گسترده ای در مورد اثربخشی برنامه های آموزشی و مهارتی از جمله آموزش راهبردهای شناختی/تمرین رایانه ای شناختی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شده است، اما تاکنون اثر متقابل و همزمان این برنامه ها در دانش آموزان انجام نشده است. لذا در این تحقیق سعی شده است، اثر همزمان برنامه های آموزشی و تمرینی راهبردهای شناختی و رایانه ای شناختی را بر تقویت هوش دانش آموزان با اختلالات ریاضی در شهر قم مورد مطالعه قرار گرفته است. روش شناسی تحقیق: این تحقیق به لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بشمار می آید و به شیوه آزمایشی پس آزمون-پیش آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانش آموزان دارای اختلالات ریاضی در پایه سوم و چهارم ابتدایی شهر قم است که ۴۸ نفر به صورت یک نمونه در دسترس هدفمند انتخاب گردیدند. آنها را به طور تصادفی در چهار گروه کنترل(۱۲ نفر)، گروه برنامه تمرینی رایانه ای شناختی(۱۲ نفر)، گروه راهبردشناختی(۱۲ نفر) و گروه برنامه های تمرین رایانه ای و راهبرد شناختی بطور همزمان(۱۲ نفر) در نظر گرفته شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون وکسلر ۴ بوده است که برای تشخیص مهارت های دانش آموزان مبتلا به اختلالات ویژه یادگیری بکارگرفته می شود. سپس آزمون هوش وکسلر ۴ بر روی هر دو گروه به مرحله اجرا درآمد. آزمون هوش وکسلر نسخه۴، دارای ۱۵ خرده آزمون و ۴ هوشبهر بوده است. یافته های تحقیق: نتایج آنالیز واریانس نشان داد که، کلیه خرده آزمون های هوش (بجز حساب) در دانش آموزان در هر چهار گروه با هم تفاوت معناداری دارد. همچنین آزمون های تعقیبی نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات خرده آزمون های ۱۵ گانه در گروه آزمون ها و کنترل وجود دارد(البته خرده آزمون حساب و استدلال تصویری، در هر چهار گروه یکسان می باشد). بحث و نتیجه گیری: آموزش راهبردهای شناختی و برنامه تمرینی رایانه ای شناختی در مقطع ابتدایی دارای اهمیت می باشد. اثربخشی این دو برنامه بطور همزمان می تواند مشکلات مربوط به اختلالات یادگیری را مرتفع سازد.