شناخت خاستگاه و ماهیت حرکت های مدنی معاصر در تعامل با رویکردهای های نوین بهتحولات سیاسی اجتماعی در قرن بیست و یکم (محوریت دیدگاه های آینده پژوهی)

مقاله حاضر درصدد تبیین حرکت های مدنی معاصر در تعامل با رویکردهای نوین به تحولات اجتماعی و سیاسی است با محوریت دیدگاه های آینده پژوهی است. هدف، بررسی خاستگاه، ماهیت، انواع، چرایی و چگونگی تاثیرگذاری آنها بر رویکردهای جدید به تحول و پیشرفت اجتماعی و سیاسی است. پرسش اصلی این است که چه علل و عواملی سبب تکوین این حرکت ها شده و ارتباط آنها با رویکردهای نوین به تحولات اجتماعی و سیاسی چگونه است؟ بر اساس نظریه مارشال هوارد برمن، با نگرش انتقادی به مدرنیته، سه عنصر حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی با یکدیگر مرتبط و در تکوین حرکت های مدنی موثر هستند. با این فرض که این حرکت ها محل تلاقی دولت، شهروندان و نهادهای مدنی هستند و از اینرو موجب تغییر در معیارها، روابط و عوامل قدرت می شوند، فرضیه قابل پردازش این است که تحولات درون واحدهای ملی و سطوح فراملی و بین المللی، با تاثیر در تکوین این حرکت ها، در رویکردهای نوین به این گونه تحولات به گونه ای موثر بوده که دگرگونی در مفهوم، معیارها و الگوهای آنها را رقم زده است. این حرکت ها به جای بیان مطالبات به شیوه حکومتی، به عوامل و نهادهای خارج از محدوده دولت، با محوریت بر تمرکز زدایی از دولت، بر فعالان غیردولتی تاکید می کنند و در صدد می باشند معیارها، نظریه ها و الگوهایی در سطوح ملی، فراملی و بین المللی ارائه نمایند.