بررسی ابعاد بیگانگی و مسخ شخصیت در ادبیات ایران با نگاهی به آثار غلامحسی ساعدی و تطبیق آن با نظیره های خارجی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 110

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADCONF04_133

تاریخ نمایه سازی: 20 تیر 1402

چکیده مقاله:

حوزه ی ادبیات تطبیقی را با ملاحظه ی تفاوت های زبانی و فرهنگی ایران و اروپا در بر می گیرد. بیگانگی به عنوان یکی از برآیندهای جریان مدرنیسم ، دغدغه ی بسیاری از نویسندگان سده ی بیستم بود و مسخ و استحاله شخصیت ، در حکم وسیع ترین جلوه ی بیگانگی در تعدادی از داستان های مدرن آشکار شد. معنا باختگی و بیگانگی انسان در ساخت های گوناگون آن دغدغه ی تمام عمر اوژن یونسکو بود که این برآیند بر بسیاری از نویسندگان و از جمله غلامحسین ساعدی تاثیر گذاشت . این مقاله محوریت مسخ و استحاله ی شخصیت دردو داستان از مجموعه عزاداران بیل ، با نام های گاو و موسرخه باکرگدن مورد بازخوانی قرار می دهد. غرب با ورود مدرنیته از رمانتیسم قرن نوزدهم فاصله می گرفت ، نگاه انسان شرقی همچنان به گذشته بود . هر چند که تعداد بی شماری از ماشین های مدرن، پیرامون او را گرفته بود، نظام اداری ارتش و پارلمان او اقتباسی از غرب و نیز درس های مدارس محصول اندیشه ی خردورزی غربی بود. بنابراین انسان شرقی نه دیگر متعلق به گذشته بود و نه اقتباس درستی از تجدد داشت . هنگامی که انسان غربی ، با تجربه ی چهارصد سال فردیت و تجربه از ترس نابودی فردیت اش و از بیگانگی انسان با خویشتنش سخن می گوید، انسان شرقی هنوز به این ادراک از بیگانگی دست نیافته است . بر این اساس این مقاله ، فرهنگ ایرانی را در دنیای بیگانه و جدا از هم را بررسی می کند.

نویسندگان

مهدی امیری

مربی گروه هنرهای نمایشی دانشکده هنر دانشگاه زابل