بررسی تطبیقی نظریه رشد اخلاقی لارنس کلبرگ با سعادت طلبی از دیدگاه ملاصدرا

یکی از اساسی ترین اهداف نظام تعلیم و تربیت هر جامعه ارتقاء سطح رشداخلاقی افراد آن جامعه است. بحث های اخلاقی از زمان پیدایش انسان وجود داشته است. بشریت امروزه به این باور رسیده است که در صورتی از زندگی سالم و رضایت بخش برخوردار خواهد شد که جنبه های مختلف رفتاری او یعنی جنبه شناختی، روانی وعاطفی با هم رشد کنند. با توجه به اهمیت فراوان اخلاق مخصوصا در عصر حاضر، هدف از مطالعه حاضر، بررسی تطبیقی رشد اخلاقی از دیدگاه روان شناختی کلبرگ، به عنوان یکی از کامل ترین دیدگاه ها در خصوص رشد اخلاقی، با دیدگاه ملاصدرا به این موضوع، به عنوان یکی از اندشمندان روشنفکر و بزرگ اسلامی است. این مطالعه از نوع مطالعات مروری است که با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است و منابع مرتبط با موضوع استخراج گردیده و مورد بررسی قرار گرفته ست در داده کاوی از روش تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی - تفسیری، و در اعتبار یابی از روش مسیر ممیزی استفاده شده است. از یافته های پژوهش به دست آمد که مراتب کمال و سعادت طلبی ملاصدرا با مراحل رشد اخلاقی کلبرگ رابطه مستقیم دارند، و به نوعی با هم هم پوشانی دارند، البته با این تفاوت که دیدگاه ملاصدرا جوانب بشتری را در بر گرفته و از عمق بیشتری برخوردار است. در مجموع می توان نتیجه گرفت نوعی ارتباط مستقیم بین رشد اخلاقی در مراحل کلبرگ با درک کمال و پیمودن مسیر دستیابی به آن از دیدگاه ملاصدرا وجود دارد و این دو نظریه به نوعی بیانگر یک مطلب هستند. با این تفاوت که در دیدگاه ملاصدرا، در بیان مباحث با عمق بیشتر و سطح بیشتری به بررسی موضوع اخلاق پرداخته می شود و اخلاق را در همه جوانب آن در قالب یک کل مورد بررسی قرار می گیرد.