فمینیسم و آموزش علم

از عمر جریان فمینیسم مدت زمان زیادی نمی گذرد اما باوجود نو بودنش ، سوالات جدیدی راپیش روی حوزههای مختلف قرار داده است ؛ به خصوص علم و آموزش آن که از نگاه انتقادی فمینیسم به دور نمانده است . این نوشتار با محدودکردن قلمروی بحث به فمینیسم و آموزش علم و اتخاذ روش تاملی -فلسفی ، در تلاش است به این سوال پاسخ دهد: »فمینیسم چه فرصت هایی را می تواند برای آموزش علم فراهم سازد؟« البته این نگاه نقدهای بسیاری را هم متوجه خود ساخته که نمی توان آنها را در حوزه حساسی چون تعلیم وتربیت نادیده گرفت ؛ اما باتوجه به مغفولبودن این بحث در ادبیات پژوهشی ما، این نوشتار خود قدمی اولیه در محسوب شده که می تواند پیش زمینه ای را برای طرح نقدها فراهم سازد. برای پاسخ به سوال پژوهش ، مختصری از »رویکردهای مختلف در آموزش علم « و »معرفت شناسی فمینیستی « ارائه شده و در بخش »فمینیسم و آموزش علم «، با نگاهی به سه موج فمینیسم ، رهاوردهایی استخراج می گردد؛ نظیر کمک به تغییر نگاهها به علم و آموزش آن در جهت آموزشی فراگیرتر، بازتعریف نقش معلم ، دانش آموز و کتابهای درسی علوم، اهمیت به مقوله های برابری ، موقعیت مندی معرفت و جنسیت و غیره.