مطالعه ی کیفی عوامل موثر بر ترک تحصیل دانش آموزان دوره اول متوسطه (مطالعهی موردی: دانش آموزان پایهی نهم آموزش و پرورش شهر بوکان)

پژوهش حاضر در صدد است ، با استفاده از نظریه های نیازهای آبراهام مازلو و انگیزه ی پیشرفت مک کللند،، عوامل موثربرترک تحصیل دانش آموزان بوکانی را مشخص کند و اینکه با همه گیر شدن بیماری کرونا، مشخص نماید عوامل موثر برترک تحصیل دانش آموزان کدام اند؟ پژوهش ، با روش کیفی انجام گرفته است . جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه ی اول (دختر و پسر) منطقه ی امیرآباد در شهرستان بوکان می باشد. از روش قوم نگاری واقعی و قوم نگاری مجازی برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است . جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه ی نهایی ، از روش زمینه ای استفاده شده است . یافته های به دست آمده شامل ۶ مقوله ی عمده است که عبارتند از آموزش مجازی ، آموزش حضوری ، واپسماندگی فرهنگی ، مشکلات روحی و روانی ، وضعیت اقتصادی و وضعیت اجتماعی . مقوله ی هسته ی این بررسی ، شیوع بیماری کرونا است که سایر مقولات عمده را در بر می گیرد. طبق مدل نظریه ی زمینه ای نهایی ، نظریه ی نیازهای آبراهام مازلو و رویکرد انگیزه پیشرفت م کک ل لند، نتایج پژوهش بیانگر این بود که بیشتر خانوادهها در زمان شیوع بیماری کرونا ناتوان از تامین نیازهای اساسی اعضای خود از جمله آموزش، بودند. نتایج پژوهش بیانگر این بودند که ویروسی به نام انگیزهی پیشرفت توسط نظام آموزشی و خانوادهها در ذهن دانش آموزان نهادینه نشده بود.همین امر باعث ترک تحصیل آنان شد. همچنین با استنتاج از یافته های پژوهش ، عواملی چون نامتوازن بودن آموزش مجازی ، ناهمگونی هویت دوران نوجوانی ، علل اقتصادی نظیر فقر مالی ، علل اجتماعی نظیر ارتباط با دوستان ناباب و علل فرهنگی همچون ازدواج زود نگام دختران، در ترک تحصیل دانش آموزان شهرستان بوکان تاثیر مستقیم داشته است .