رابطه رشد اقتصادی و توسعه مالی در کشورهای صنعتی و جهان سوم با تاکید بر عملکرد اقتصادی و تجارت بین الملل

هدف این پژوهش بحث، تجزیه و تحلیل مقایسه ای تاثیرات هریک از شاخص های توسعه مالی، رشد اقتصادی و تجارت بین المللی در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته می باشد. این پژوهش در دسته تحقیقات کاربردی وبراساس نوع بررسی متغیرها از نوع علی می باشد. نحوه گردآوری داده ها و طرح پژوهش آن از نوع نیمه تجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی (از طریق اطلاعات گذشته) صورت گرفت. قلمرو زمانی پژوهش بین سالهای۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ میلادی در نظر گرفته شد. در این تحقیق، ۵۲ کشور درحال توسعه و ۵۰ کشور توسعه یافته بررسی شده است. گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد روابط تعادلی بلندمدت برای کشورهای توسعه یافته وجود دارد، اما برای کشورهای جهان سوم روابط بلندمدت وجود ندارد. دلیل آن می تواند این باشد که کشورهای صنعتی همگی از رشد اقتصادی و درآمد سرانه باز برخوردارند و شاخص های توسعه یافتگی مانند شاخص توسعه انسانی در این کشورها باز است. لذا کشورهای صنعتی با توجه به روند منظمی که برای رشد و توسعه اقتصادی دارند، روابط تعادلی بلندمدت نیز برای این کشورها وجود دارد. اما در کشورهای جهان سوم با توجه به نامنظم بودن رشد اقتصادی و نوسانات شدید نرخ ارز و همچنین پایین بودن درآمدسرانه و شاخص توسعه انسانی، رشد اقتصادی و تجارت بین الملل در بلندمدت از روند منظمی پیروی نمی کند لذا روابط بلندمدت برای کشورهای جهان سوم وجود ندارد.