مطالعه تحلیلی روند نظریه ارتباطات و تاثیر آن در مسکن شهری با رویکرد ایرانی اسلامی

در چند دهه اخیر سیاست های غیر موثر تامین مسکن جای خود را به ایجاد سرپناه داده و محصول چنین روندی،انبوهی از ساختمان های به اصطلاح مسکونی است که نمایانگر بی توجهی به اصول معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامیمیباشد همچنین بر اساس ورود فناوری ارتباطات،تحول چهره شهر ها و ساختار کالبد معماری و شهرسازی مستلزمشتاخت موانع و نواقص جهت دست یابی به اصول مسکن شهری همراه با ورود ارتباطات با رویکرد ایرانی اسلامی میباشد تا با بررسی نقش فناوری ارتباطات و اطلاعات هوشمند در اماکن مسکونی نقش حیاتی این علوم را بررسی نموده وباعث حفظ و بقاء گردد. دراین پژوهش تلاش شده است با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و استفاده از داده های اسنادیو کتابخانه ای ابعاد مختلف مسکن ایرانی-اسلامی و همراه با ورود ارتباطات بررسی و اصول ومعیارهای برای تعمیم الگوایمطلوب و جلوگیری از آسیب به کالبد شهر و رفتن به سوی غرب گرایی، بیان گردد.