تاثیر اسیدسالیسیلیک و اسیدآسکوربیک بر خصوصیات اکوفیزیولوژیک و اسانس بابونه آلمانی در شرایط محدودیت آبی

مقدمه: بابونه آلمانی با نام علمی (Matricaria chamomile L) یکی از پرمصرف ترین گیاهان دارویی در اروپا، خاورمیانه، شمال اروپا، استرالیا و آمریکای شمالی است. تنش خشکی مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی است. اسیدسالیسیلیک یک تنظیم کننده­ی رشد درونی از گروه ترکیبات فنولی طبیعی می­باشد که در تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاه نقش دارد. از طرفی اسیدآسکوربیک نیز یک آنتی اکسیدان مهم است که گیاه را از رادیکال­های آزاد اکسیدکننده محافظت می­کند. مواد و روش ها: به منظور بررسی تاثیر اسیدسالیسیلیک و اسیدآسکوربیک بر خصوصیات اکوفیزیولوژیک و اسانس گیاه دارویی بابونه آلمانی در شرایط محدودیت آب، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با ۳ تکرار طی سال زراعی ۱۳۹۳-۱۳۹۲ در شهرستان سرابله واقع در استان ایلام اجرا گردید. در این آزمایش عامل محدودیت رطوبت در سه سطح شامل: عدم اعمال تنش خشکی، تنش در مرحله­ی رویشی (آغاز ساقه روی) و تنش در مرحله­ی زایشی (۵۰ درصد گلدهی) بوده که در کرت های اصلی قرار گرفتند و محلول­پاشی اسیدسالیسیلیک در ۲ سطح (عدم مصرف و مصرف در مرحله گلدهی با غلظت ۱ میلی مولار) و محلول­پاشی اسیدآسکوربیک در ۲ سطح (عدم مصرف و مصرف در مرحله گلدهی با غلظت ۱ میلی مولار) به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج: مطابق نتایج، در تیمار عدم تنش، عملکرد گل خشک به مقدار ۳۹۹ کیلوگرم در هکتار به دست آمد و کمترین عملکرد گل خشک نیز در تیمار تنش در مرحله زایشی با ۲۹۹ کیلوگرم در هکتار حاصل شد. بیشترین وزن هزار دانه در تیمار تنش در مرحله زایشی و مصرف اسیدآسکوربیک با ۵۲/۰ گرم به دست آمد. نتایج نشان داد کمترین وزن هزار دانه در تیمار تنش در مرحله رشد رویشی و عدم مصرف اسیدآسکوربیک با ۳۶/۰ گرم به دست آمد. در تمامی مراحل تنش، در حالت مصرف اسیدآسکوربیک وزن هزار دانه بیشتری نسبت به حالت عدم مصرف به دست آمد. نتیجه گیری: به طور کلی چنین استنباط می­شود که بیشترین عملکرد اسانس ناشی از اثر مثبت اسیدسالیسیلیک و اسیدآسکوربیک در کاهش اثرات سوء تنش خشکی بر گیاه دارویی بابونه آلمانی بود، هم چنین علاوه بر کاهش اثرات تنش خشکی سبب افزایش عملکرد کمی و کیفی بابونه شد.