اثربخشی آموزش مبتنی بر «مدل به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان بااستعداد دوره دوم ابتدایی
محل انتشار: دوفصلنامه تفکر و کودک، دوره: 14، شماره: 1
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 130
فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_FABAK-14-1_002
تاریخ نمایه سازی: 29 مرداد 1402
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر «مدل به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان پسر بااستعداد دوره دوم ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر بااستعداد دوره دوم ابتدایی بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ دریکی از مدارس دولتی تهران مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای ۴۰ نفر از دانش آموزان بااستعداد شناسایی و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) جای گماری شدند. ایزار پژوهش پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون - گلاسر بود.که ابزار این پژوهش بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی میانگین و انحراف معیار و استنباطی وواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل در مولفه های متغیر تفکر انتقادی وجود دارد (۰۵/۰P<). بر اساس نتایج می توان پیشنهاد داد از مدل پیشنهادی این پژوهش می توان به عنوان مبنایی برای طراحی آموزشی جهت پرورش مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان با استعداد دوره دوم ابتدایی استفاده کرد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
اسماعیل زارعی زوارکی
استاد گروه تکنولوژی آموزشی،دانشگاه علامه طباطبائی،تهران. ایران
علی اکبر کبیری
دکتری تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبائی،تهران،ایران
یحیی قائدی
دانشیار گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
علی دلاور
استاد ممتاز گروه سنجش و اندازه گیری ،دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
محمد رضا نیلی احمد آبادی
دانشیار گروه تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران