بوطیقای قصه های رمزی در غزلیات شمس

سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 91

فایل این مقاله در 39 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KVSHN-10-18_005

تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1402

چکیده مقاله:

مولانا در غزل نیز قصه پردازی کرده است. این قصه ها دارای انواع گوناگونی هستند. بخشی از این قصه ها مربوط به احوال، مکاشفات و مشاهدات عرفانی مولاناست. ازاین رو این نوع قصه ها به صورت رمزی و در هاله ای از ابهام و رازگونگی شناور هستند و ماهیتی رمزی دارند. این قصه ها دارای یک ساختار کلی و واحد به صورت یک ابرقصه هستند. شناخت این ساختار راهی است برای تحلیل ساختار ذهنی مولانا. در این ساختار کلی (ابر قصه) ابتدا با ورود یکی از اشخاص اصلی قصه (عاشق یا معشوق) در جایی، شکل می گیرند و به دنبال آن بین عاشق و معشوق دیدار و ملاقات روی می دهد. به دنبال دیدار و ملاقات یکی از چهار کنش یا عمل زیربنایی شراب نوشی، دیدن احوال شگفت و غیره منتظره، گفتگو و دردمندی و علاج و درمان درد می آید. هر کدام از این کنش ها به نوبه خود نتایج و پیامدهایی به دنبال دارند که پس از ذکر آنها قصه به پایان می رسد. نمودار کلی این قصه ها به این صورت است: نتیجه و پیامد -یکی از اعمال زیربنایی چهارگانه دیدار و ملاقات- ورود ۱- شراب نوشی ۲- دیدن احوال شگفت ۳- گفتگو ۴- دردمندی و علاج درد این ساختار در واقع بیانگر اشتیاق و آرزوی مولانا برای دیدار و ملاقات شمس به عنوان نمودی از ذات حق و در نهایت اتصال و اتحاد مولانا با منشا و مبدا عالم هستی است.

نویسندگان

علی گراوند

استادیار دانشگاه ایلام