انواع مدینه ها در فلسفه سیاسی خواجه نصیر الدین طوسی

سال انتشار: 1378
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 61

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCKE-2-2_006

تاریخ نمایه سازی: 12 شهریور 1402

چکیده مقاله:

اجتماع مدنی مورد نظر خواجه طوسی به ملاحظه تعاون افراد و گروههای هدفمند با یکدیگر و مجموعه نهادهای سیاسی اجتماعی و روابط ساختاری که در راس آنها ریاست مدینه است، یک نظام سیاسی را تشکیل میدهد و به اعتبار هدف و غرضی که مردم مدینه و رئیس آن دارد، به دو نظام سیاسی فاضله و غیر فاضله تقسیم میگردد.   در نظام سیاسی فاضله، تمام تدابیر و سیاستهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اجرای آنها و نهادهای مربوطه در مقام فراهم آوردن خیرات و اشاعه آنهاست. رئیس و حاکم و مقتدای چنین مدینهایی، کسی است که دارای قوه تمییز و ادراک قوی از مفاهیم و معقولات سیاسی و غیر سیاسی در حکمت نظری و عملی میباشد، وی بر اساس تنظیم امور جامعه و رعایت عدالت نسبت به طوایف و گروههای مختلف، هر فرد و گروه و طایفهایی را در محل و موضع خود جای میدهد؛ به طوری که شان و جایگاه هر یک از آنها برای خود و دیگران روشن است و وجه تمایز مردم مدینه فاضله یا غیر فاضله در همین است که در مدینه فاضله هر کس در جایگاه خود قرار دارد و در مقام پیروی از رئیس خود قرار گرفته و هیچ گونه تعصب و تعاندی با یکدیگر ندارند؛ بلکه در تعاون با یکدیگر به سر میبرند؛ در حالی که در نظامات سیاسی غیر فاضله چنین نیست. نهادهای اساسی نظام سیاسی فاضله به قرار زیر هستند: الف نهاد رهبری که متکفل تدبیر مدینه میباشد و افراد آن از فضلا و حکما میباشند. ب نهاد فرهنگیان و مبلغان که متکفل فرهنگ سازی و رشد فرهنگی و دینی مردم میباشند. ج نهاد کارگزاران که حافظ و مجری قوانین عادله در میان مردم هستند. د نهاد نظامیان که حافظ و تامین کننده امنیت و حراست از مدینه و اهل آن هستند. ه. اقتصادیون که متکفل تامین نیازهای مالی و غذایی دیگر اصناف میباشند. نظام و سازمان مشاغل در این نظام، بر اساس عدالتی است که باید بر تمامی تصمیمات و سیاستها و اقدامات سایه بیفکند تا هر شخصی حقیقی و حقوقی در جای خود قرار گیرد و به گونهای به تنظیم مقررات و قوانین پرداخته و پشتوانه اجرایی برای آنها ترسیم شود که کسی نتواند از مرتبه خود تجاوز کند. معیار مشاغل نیز بر اساس استعدادها و توانمندیهای افراد است و نه روابط خویشاوندی و آنچه که در مدن غیرفاضله صورت میگیرد و لازمه آن، این است که یک شخص دارای شغل واحد بوده و به صناعات مختلف مشغول نگردد.   به ازای دوری از شناخت و معرفت حق و عمل به آن، نظامات غیرفاضلهایی پیدا میشوند که بسته به نوع انحرافشان، به انواع متعددی تقسیم میشوند؛ الف نظام سیاسی جاهله: مردم چنین نظامی توان به کارگیری قوه عاقله را در ادراک معارف ندارند و منبع معرفت آنان،، موهومات و متخیلات است و افعالشان نیز بر اساس تحریک قوای شهویه و غضبیه است. ریاست چنین نظامی به عهده کسی است که مردم را به سوی معارف موهومی رهنمون کند، تمدنی که در این نظام شکل میگیرد، بر اساس یافتههای موهومی است. ب نظام سیاسی فاسقه: اگر چه مردم در چنین نظامی، توان درک معارف حق و خیرات را بر اساس ادراک قوه نطقی خود دارند؛ اما نه تنها از آن استفاده نمیکنند؛ بلکه موهومات و متخیلات نیز در معارف آنها زیاد است. سیاستها، نهادها و سازمانهایی هم که شکل میگیرد، در راستای تامین چنین معارفی بوده و سرانجام آنها نیل به افعال جاهلیت میباشد. ریاست چنین نظامی، سیاست قبول مردم را پیشه خود میکند و مردم نیز کسی را میخواهند که اغراضشان را تامین کند. ج نظام سیاسی ضاله: در این نظام، مردم در تخیلات خود فرو رفتهاند و تمدنی میسازند که معرفت متخیلات خود باشد و سیاست آن تحصیل کننده متخیلات آنان است و ریاست آن نیز مجری چنین سیاستی است. هر یک از نظامات فوق خود به انواع نظامات سیاسی ضروریه، ثروت طلب، لذت طلب، اعتبار طلب، سلطهگر و آزاد و رها شده متنوع میشوند که بسته به اغراض مردمشان، سیاستها و ریاستهای بسیار متفاوتی دارند.

نویسندگان

مرتضی یوسفی راد

مرتضی یوسفی راد