وجود (esse) در قرون وسطای متقدم
محل انتشار: دوفصلنامه شناخت، دوره: 1، شماره: 2
سال انتشار: 1387
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 23
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_KJSB-1-2_001
تاریخ نمایه سازی: 12 شهریور 1402
چکیده مقاله:
در فلسفه یونان، موجود با «آنچه واقعا هست» همراه صورت بود. در واقع موجود، صورت و جوهر غالبا به یک مهنا بکار می رفت و می توان نزد یونانیان از مابعدالطبیعه صورت نام برد. متفکران قرون وسطای متقدم- قرون پنجم تا دوازدهم میلادی- با این که درباره وجود بحث کردند، ولی طریق بونانیان را در پیش گرفتند و وجود را با صورت و جوهر همراه کردند. اینان نیز همانند یونانیان وجود را موضوع فلسفه قرار ندادند و در واقع مستکلمانی بودند که دغدغه اصلی شان خداشناسی و تبیین مبانی و آموزه های ایمانی و تطبیق آن ها با مبانی فلسفه یونان بود. برای بحث جامع درباه «وجود» و تمایز آن از «ماهیت» و دور شدن از طریق بونانی هستی شناسی در غرب باید منتظر ترجمه آثار ابن سینا به زبان لاتینی در قرن دوازدهم میلادی شد.
نویسندگان
محمد ایلخانی
دانشگاه شهید بهشتی