راهبردهای روانشناختی موثر در بهبود عملکردهای شناختی بیماران آلزایمری؛ مطالعه مروری

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 198

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSTHIR02_031

تاریخ نمایه سازی: 12 شهریور 1402

چکیده مقاله:

بیماری آلزایمر یک بیماری عصبی-شناختی نورودژنراتیو است که نام خود را از آلوئیس آلزایمر، نورولوژیست آلمانی، گرفته است. این بیماری رایج ترین نوع اختلال عصبی-شناختی عمده است که در آن، آسیب عصبی ممکن است ۲۰ تا ۳۰ سال پیش از ظهور اولین سمپتوم های ظاهری آغاز شده باشد و بیمار به تدریج توانایی های شناختی و رفتاری خود را از دست میدهد.در این بیماری پیشرونده عصبی-شناختی چهار دسته اختلال شناختی آفازی، آپراکسی، آگنوزی و اختلال در کارکرد اجرایی وجود دارد که تعداد علائم و شدت آنها بستگی به مرحله پیشرفت بیماری دارد. فراگیر بودن تبعات این بیماری و عدم برگشتپذیری بسیاری از نقایص شناختی متخصصان را بر آن داشته تا به راهکارهای درمانی مختلف ازجمله مداخلات غیردارویی در کنار استفاده از مداخلات دارویی روی آورند تا به بهبود علائم شناختی و رفتاری و یا جلوگیری از پیشرفت این بیماری کمک کند. این رویکردها شامل ترکیبی از روان درمانی، محیط درمانی، گروه درمانی، اجرای برنامه های تحریکی برای بهبود اختلال شناختی بیماران است. به دلیل پراکنده بودن و قطعی نبودن درمانهای موجود هدف ازمطالعه مروری حاضر این است که بر اساس پژوهشهای بالینی انجام شده راهبردهای روانشناختی درمان افراد مبتلا به اختلال آلزایمر و اختلال شناختی خفیف (مرحله قبل از آلزایمر)را مورد بررسی قرار دهد. با جستجو در بانکهای اطلاعاتیScopus , PsycINFO , PubMed و با استفاده از کلمات کلیدی مربوطه جستجوی مقالات انجام شد. ازتعداد منابع به دست آمده ۳۳ مقاله خارجی انتخاب شد و مورد بررسی قرار گرفت. پژوهشهای انجام شده در حوزه درمانی روانشناختی مانند آموزش شناختی و آموزش شناختی رایانهای،آموزش سرعت پردازش، تحریک شناختی و تحریک های فراجمجمه ای الکتریکی و مغناطیسی جمع بندی گردید. مرور مطالعات انجام شده نشان داد که توانبخشی با برنامه و منظم و مداخلات شناختی- رفتاری و تحریک شناختی میتواند در بهبود عملکردهای شناختی افراد مبتلا به آلزایمر در مراحل اولیه بیماری موثر باشد. هنوز برخی از روشها به علت ابهام در اثربخشی قطعی و یقینی نیستند و انتخاب بهترین شیوه مداخله شناختی بسته به شدت پیشرفت بیماری و شرایط بیمار متفاوت است ولی در مجموع بهترین شیوه های مداخله شناختی بین روش های بررسی شده در این تحقیق روشهای تحریک فراجمجمه ای RTms و tdcs است و در صورتی که این روش ها با آموزش شناختی ترکیب شوند نتیجه بهتری میدهد. هر چند که درباره مکانیسم اثر این ۸۳۲ روش ها و پروتکل های اجرای آن اختلاف نظر وجود دارد و نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

محمد نریمانی

استاد ممتاز گروه روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی

سوفیا موسوی

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه محقق اردبیلی