نقش حاکمیت شرکتی بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و کیفیت سود شرکت ها

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین قدرت مدیر عامل و کیفیت سود گزارش شده شرکت ها با توجه به نقش تعدیل کننده حاکمیت شرکتی است . پژوهش حاضر کاربردی و از بعد روش شناسی ، همبستگی از نوععلی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش ، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک ، ۱۳۶ شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره زمانی ۸ ساله بین سالهای ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۹ مورد بررسی قرار گرفتند. جهت سنجش قدرت مدیر عامل از سه شاخص مالکیت مدیران، دوره تصدی مدیر عامل و مدیران سیاسی و جهت سنجش حاکمیت شرکتی از دو عامل استقلال و اندازه هیات مدیره استفاده شده است . نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد رابطه مستقیم و معناداری بین مالکیت مدیران و کیفیت سود و همچنین رابطه معکوس بین مدیران سیاسی و کیفیت سود وجود دارد. اما رابطه ای بین دوره تصدی مدیران و کیفیت سود وجود ندارد. استقلال و اندازه هیات مدیره با کیفیت سود رابطه مستقیم دارند. تعامل استقلال و اندازه هیات مدیره با مالکیت مدیران تاثیر مثبت بر کیفیت سود دارد اما تعامل این دو عامل با مدیران سیاسی و دوره تصدی مدیران تاثیری بر کیفیت سود ندارد. هر چه هیات مدیره شرکت ها از اعضای خارج از هیئت مدیره تشکیل شده باشد با نظارت مداوم می توانند عواملی که موجب کم شدن کیفیت سود می شود را کنترل و این عامل را ارتقا بخشند که تعامل این عامل با مالکیت مدیران می تواند تاثیر بیشتری بر کیفت سود داشته باشد که در واقع تایید فرضیه نظارت فعال می باشد. زمانی که افراد حاضر در هیئت مدیره شرکت ها از اندازه کافی و تخصص لازم افراد با تجارب گوناگون برخوردار باشد، با تفکرات مختلف تصمیم گیریهای بهتر و نظارت بیشتر و تقسیم وظایف شرکت می تواند عملکرد گزارشگری بالاتری را به بازار عرضه نماید که از مهم ترین این عوامل کیفیت سود گزارششده می باشد.