تحلیل روایی داستان »گیله مرد« بزرگ علوی براساس الگوی منتقدان (گریماس و ژنت)

پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل روایی داستان گیله «مرد از مجموعه ی گیله مرد بزرگ علوی براساس رویکرد منتقدان، گریماس و ژنت پرداخته است روش انجام پژوهش کتابخانه ای و ،توصیفی تحلیلی .است نتایج پژوهش نشان میدهد که داستان گیله مرد در یک وضعیت عدم تعادل آغاز شده و داستان حول تغییر وضعیت به تعادل روایت می.شود. راوی داستان سوم شخص و دانای کل است و در برخی از بخش های داستان اول شخص است و بعنوان یکی از شخصیت ها در داستان حضور دارد لحن غالب بر داستان لحن راوی است و میان روایت و داستان فاصله ای نیست در این داستان رویدادها به ترتیب نقل شده اند و آنچه که برای درک بهتر روایت خواننده باید بداند آمده است داستان دارای کنشگری هست که به دنبال یک هدف و شیء ارزشی است و در این مسیر یاریگرانی دارد که او را یاری میدهند و مخالفانی که به مبارزه با آنها بر میخیزد در بخشی از روایات که به دو بخش تقسیم شده اند، قهرمان بخش اول ،روایت در بخش دوم به ضد قهرمان تبدیل شده است و یا یاریگر در جایگاه مخالف قرار می گیرد.