نقش آموزش مبتنی بر داستان گویی چندرسانه ای بر هوش فرهنگی دانش آموزان ابتدایی

هدف از این مطالعه بررسی نقش آموزش مبتنی بر داستانگویی به شیوه چندرسانه ای بر هوش فرهنگی دانش آموزان ابتدایی بود.بدین منظور این مطالعه به صورت شبه آزمایشی با پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. .جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبستان ناحیه ۱ کرمانشاه که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰مشغول به تحصیل بودند، ونمونه این پژوهش شامل ۳۰ نفر دانش آموز دختر چهارم ابتدائی بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند روش کار به این صورت بود که پرسشنامه هوش فرهنگی توسط هردوگروه گواه وآزمایش تکمیل شد .و ضرایب آلفای کرونباخ برای عامل فراشناختی((۰/۷۶، شناختی((۰/۸۴، انگیزشی((۰/۷۶ و عامل رفتاری((۰/۸۳ محاسبه شده است .سپس، به گروه آزمایش چندرسانه ای آموزشی طراحی شده درقالب داستان در پنج جلسه ۴۰ دقیقه ای ارایه شد . نتایج این آزمون نشان داد که متغیر مستقل یعنی داستان گویی چند رسانه ای در نمرات پس آزمون متغیرهای هوش فرهنگی فراشناختی،انگیزشی،شناختی ورفتاری اثر معنی داری داشته است و میزان اثر آن به ترتیب برابر ۰/۵۶، ۰/۴۹، ۰/۵۱ ،۰/۴۹ اثر معنیداری دارد. بنابراین نتایج مطالعه به شکل کلی بیانگر آن بود که داستان گویی چندرسانه ای هوش فرهنگی دانش اموزان را افزایش داده است.