مقایسه تطبیقی مولفه های عشق در اندیشه مولانا جلال الدین بلخی و اروین یالوم

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 161

فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JOSTR-7-23_001

تاریخ نمایه سازی: 29 شهریور 1402

چکیده مقاله:

عشق از مهم ترین و اساسی ترین مباحث عرفانی است که در عرفان اسلامی و در آثار و اندیشه مولانا به طور بارز، مطرح گردیده است؛ به نحوی که در مثنوی، عشق، یکی از راه های رسیدن به وصال پروردگار و فنا شدن در ذات او و بقا یافتن به اوست. در اندیشه عرفانی مولانا، غایت و نهایت عشق، وحدت عاشق و معشوق است؛ ولی در نظر یالوم، عشق یکی از مولفه­های معنابخش زندگی است. او به قدرت عشق در تحول فرد و معنابخشی به زندگی اذعان دارد. اگرچه او عشق را به خلسه­های مذهبی تشبیه کرده است؛ اما به دلیل عدم باور به ماوراءالطبیعه و عدم توجه به امور معنوی در میان اقسام عشق، تنها به عشق زمینی توجه کرده است. در میان اقسام عشق زمینی، توجه او بیشتر معطوف به عشق نفسانی و به نوعی اخلاقی است. این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تطبیقی به بررسی مولفه های عشق در اندیشه مولانا و یالوم بپردازد. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که یالوم برآن است که عشق باید بالغانه و رشد یافته باشد و معتقد است، عشق با خود مسئولیت به دنبال می آورد و فرد عاشق باید در برابر نیازهای جسمانی و روانی معشوق، پاسخگو باشد و برای منحصر به فرد بودن او، ارزش قائل شود. مولانا نیز همانند یالوم معتقد است که عشق به زندگی، معنا و گرمی می­بخشد و همچنین عشق با خود مسئولیت را به­دنبال می­آورد؛ به نحوی که همسو بودن او در این نظریه با یالوم به وضوح در اشعارش نمایان است.

نویسندگان

معصومه قاسملو قیداری

دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.

مرتضی رزاق پور

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد همدان دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران. (نویسنده مسئول)

محمد اسماعیل ابراهیمی

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد همدان ، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران