وسعه و تقویت هویت فرهنگی شهروندان شهر (نظریه شهروندی فرهنگی در جوامع بین المللی)

نگرش های سنتی به شهروندی تمرکز بر عضویت رسمی، از جمله دسترسی به حقوق در یک جامعه ملی داشته اند. پژوهش های اخیر این تعریف را گسترش داده اند تا شهروندی را به عنوان یک وضعیت قانونی محدود نکرده و به تمرکز بر مبارزات برای ادغام جامعه ای گسترده تر و عدالت برای جوامع محروم، شهروندی به عنوان مرز اجتماعی و نمادینی از انسانیت، و شهروندی پسااستعماری و پساملیتی مورد توجه قرار داده اند. در این مقاله، من مفاهیمی از شهروندی را بررسی می کنم که شامل بیشتر از حقوق قانونی هستند. پس از بررسی این تحقیقات، من چارچوب نظری شهروندی فرهنگی را مورد بحث و بررسی قرار می دهم - یک حرکت به سمت متمرکز کردن اصول فرهنگی شهروندی مدرن در تجزیه و تحلیل شهروندی به عنوان یک مرز ادغام و اخراج. در این مقاله، ما به بررسی مفهوم شهروندی به عنوان یک مفهوم پویا و گسترده تر می پردازیم. تعریف های سنتی از شهروندی معمولا به تمرکز بر حقوق قانونی در مرزهای ملی اکتفا می کنند، اما تحقیقات اخیر نشان داده اند که این مفهوم به عنوان یک وضعیت قانونی محدود شناخته نمی شود. به جای آن، شهروندی به عنوان یک مرز اجتماعی مورد مطالعه قرار می گیرد که نقش مهمی در جامعه ایفا می کند. ما تفکیک بین انواع مختلف شهروندی را بررسی می کنیم، از جمله شهروندی فرهنگی که به تمرکز بر اصول فرهنگی در تعریف شهروندی مدرن می پردازد. این مفهوم شهروندی فرهنگی نقش مهمی در تجزیه و تحلیل مبارزات برای ادغام و اخراج افراد از جامعه ایفا می کند. با استفاده از مثال فرانسه، ما تعامل بین شهروندی و فرهنگ را بررسی می کنیم و نشان می دهیم که چگونه اصول فرهنگی می تواند نقش مهمی در شکل دهی به مرزهای شهروندی داشته باشد. این تحقیقات به ما کمک می کنند تا مفاهیمی مهم در تئوری شهروندی را درک کنیم و نقش مهمی که حقوق مدنی در این فرآیند ایفا می کنند را بررسی نماییم.