نقش گرافیک تعاملی در تولید پیام های چند معنایی در دوران معاصر

امروزه پیشرفت درفن آوری اطلاعات و ارتباطات و دگرگونی های جدید در فرهنگ سازی، فرصت هایی را برای خلق محیط های مطلوب با طراحی متفاوت، آموزش محور، جذاب، تعاملی، کارا، انعطاف پذیر، معنا ساز و تسهیل شده فراهم آورده است. فرهنگ سازی از طریق رسانه های مدرن، دارای نقش مهمی در اجرای استراتژی های آموزش الکترونیک و تعاملی به عنوان یک قابلیت پویا می باشد و اجازه سازگاری سریع با محیط های متغیر را فراهم آورده است و قادر است فضاهای عمومی و پرتردد را با تولید پیام های چند معنایی به صورت مداوم جهت آموزش و مشارکت مخاطب  در فعالیت های فرهنگی فراهم کند. ابعاد گوناگونی به تبلیغات و گرافیک تعاملی نسبت می دهند از قبیل ارتباط دو طرفه، مشارکت، درگیرشدن فعالانه و واکنش، فعالیت فیزیکی، کنترل مصرف کنندگان و بازخورد. تمام موارد مذکور می توانند با مشارکت مصرف کننده در عمل تعریف یک معنا برای پیام تبلیغاتی یا آموزشی مشارکت داشته باشند. انسان معاصر در عصری زندگی می­کند که به دلیل گردش پرشتاب تغییرات، دارای هویتی چندگانه است. برای جلب توجه این مخاطب، در مجالی کوتاه نیازمند نوعی از تبلیغات متناسب با روحیات التقاطی او هستیم که در جایگاه ورود به ذهن انسان در روزگار معاصر، ابزاری متناسب را در برداشته باشد، گرافیک تعاملی دارای این قابلیت های متعدد است که با مدد از نظریه پردازانی چون استوارت هال و جان فیسک و طرح نظریه های زبان شناسی، نشانه شناسی، و رویکردهای مختلف انتقال پیام به مخاطب، می توانند راه گشای مسیری نو در تولید پیام های چندمعنایی در دوران معاصر باشند.