موقعیت اجتماعی و فرهنگی زن در تمدن عیلام

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 52

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JWICA-2-4_006

تاریخ نمایه سازی: 12 مهر 1402

چکیده مقاله:

: بینش مذهبی انسان ابتدایی نمی توانست جز در «اصل مادینه هستی» قدرت های برتر آسمانی و زمینی را تجسم عینی بخشیده و بدان اقتدا کند. هر یک از جوامع کهن بر گرد نماد یا نمادهایی از اصل مادینه ی هستی که منشاء و مبنای بزرگ مادر اولیه است حلقه می زدند و آن را می پرستیدند. اندیشه ی مذهبی انسان باستانی در تحولات بعدی سرانجام به مرحله ای انجامید که در آن مرحله پرستش خدایان متعدد با صورت ها و اندام های انسانی پذیرفته شد. تاریخ ایران شاهد درخشش جایگاه زن در برهه های مختلف بوده است. زنان در ادوار مختلف نگهبان آتش، مخترع و سازنده ی ظروف سفالین، یابندگان نباتات، آزمایش کننده ی کشت و زرع، اداره کننده ی قبیله و در عین حال سلسله زنان زنجیر اتصال خانواده بوده است. آن ها با ساختن سفال به علم شیمی، هنگام رشتن و نخ تابی به علم فیزیک و از راه نساجی به علم مکانیک آشنا شدند. پژوهش در خصوص مقام و جایگاه زن در تمدن عیلام از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا ایرانی ها بخش عمده ای از فرهنگ و تمدن خود را از عیلام گرفته اند. مضافا به این که «اصل مادینه هستی» در مرکز اندیشه ی مذهبی عیلامیان قرار داشته و خدایان مادینه در جرگه خدایان اصلی بوده اند. در تفکر حقوقی عیلامی، زن جایگاه انسانی و به حق خود را داشته و هرگز به نام «فرودست» در مقام خواهان یا خوانده دعاوی ظاهر نشده است. علاوه بر آن، کلیه آراء حقوقی نیز به نام خدایانی ظاهر شده که در غالب موارد جنسیت زن داشته اند. در جامعه ی عیلام شهادت زنان مانند مردان مورد قبول بوده و نام زنان در همه گزارش های قضایی به عنوان شهود به چشم می خورد. زن در زمان عیلامی ها اهمیت زیادی پیدا می کند تا جایی که شیروکدوه یکی از پادشاهان سلسله اپارتی (اپرتی) مادر خود را به عنوان سوکال شوش منصوب می کند.

کلیدواژه ها: