تحلیلی بر تمایل به پرداخت مالیات در شرکت های کوچک و متوسط شهر یزد با تاکید بر ابزارهای مالیه رفتاری

اغلب سیاستهای مالیاتی مبتنی بر نحوه تصمیمگیری مالیات دهندگان، براساس مدلهای اقتصادی میباشد. بررسیها نشان می دهد که مدلهای تصمیمگیری که جدا از بنیانهای روانشناسی- اجتماعی و تنها براساس مولفه های اقتصادی طراحی شدهاند، نمی تواند تحولات و نحوه دقیق عملکرد تصمیمگیران را تبیین کند. تمایل به پرداخت مالیات یکی از رویکردهای حائز اهمیت جهت ارتقای کارایی سازمانهای مالیاتی است. اهداف این رویکرد زمانی محقق میشود که بتوان عوامل اثرگذار بر آن را به درستی شناسایی نمودهو تحت کنترل خود درآورد. هدف از گردآوری این پژوهش تحلیلی بر تمایل به پرداخت مالیات در شرکتهای کوچک و متوسط شهر یزد با تاکید بر ابزارهای مالیه رفتاری میباشد. در این پژوهش، متغیر وابسته تمایل به پرداخت مالیات و متغیر مستقل ابزارهای مالیه رفتاری میباشد. روش تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی میباشد که برحسب روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی است. در این مطالعه با به کارگیری ابزار پرسشنامه، داده های موردنیاز جمع آوری شده است. جامعه تحقیق حاضر، شرکتهای کوچک و متوسط شهرک صنعتی یزد میباشد که از فرمول کوکران با جامعه محدود برای تعیین تعداد نمونه استفاده گردیده است. با توجه به فعال بودن تعداد ۵۰۵ شرکت کوچک و متوسط در شهرک صنعتی یزد، تعداد ۱۳۲ نمونه آماری مشخص و برای رسیدن به هدف، باتوزیع پرسشنامه که توسط رئیسان حسابداری و مدیران مالی و مدیران عامل شرکتها تکمیل و جمع آوری گردید. تجزیهوتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart pls۳ انجامشدهاست. بررسی کلی نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که دانش مالی با تمایل به پرداخت مالیات، دارای رابطه مستقیمو معناداری میباشد. همچنین، توانایی مالی نیز با تمایل به پرداخت مالیات رابطه مستقیم و معناداری را نشان میدهد.