واکاوی الگوهای ذهنی مدیران دولتی نسبت به پدیده «واپس زنی دانش»
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 122
فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JIPAS-5-4_002
تاریخ نمایه سازی: 18 مهر 1402
چکیده مقاله:
بسیار گفته می شود که دانش و قدرت دو روی یک سکه هستند که عبارت توانا بود هر که دانا بود را تداعی می کند. اما آیا منظور از این دانایی بیشتر شدن دانش است؟ و یا منظور تشخیص آن چه باید بدانیم و آن چه نباید بدانیم، است. ساده تر آن که «گاهی می دانیم که اگر ندانیم بهتر است». از این رو، دانش را پس می زنیم. ما این پدیده را «واپس زنی دانش» می نامیم و در مطالعه حاضر به دنبال درک و کشف ابعاد آن از نگاه مدیران ارشد سازمان هستیم. تجربه زیسته محققان در کنار مدیران ارشد در سازمان های مختلف، خاستگاه شکل گیری این مطالعه است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که از مجموعه استراتژی های رفتاری مدیران اینگونه بر می آید که کسب دانش به خودی خود قدرت نیست بلکه در جبهه مقابل آن، غفلت و عدم شفافیت با دانش به رقابت می پردازد. مطالعه حاضر، پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش تحقیق کیو انجام شده است. داده های کیفی در این مطالعه برگرفته از مصاحبه های عمیق با ۱۶ مدیر ارشد در بخش دولتی است. یافته ها حاکی از آن است که به دلایل سازمانی، محیطی و شخصی، مدیران گاهی «عمدا و آگاهانه»، دانش را پس می زنند و در مواجه با شواهد متناقض با عقاید خود، «بی توجهی» می کنند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهاره عابدین
استادیار، گروه مدیریت اجرایی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
شهناز اکبری امامی
استادیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه حضرت معصومه(س)، قم، ایران .