احادیث جمال یوسف در منابع اهل سنت؛ آسیب شناسی و تاریخ گذاری

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 38

فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HDIS-21-82_001

تاریخ نمایه سازی: 3 آبان 1402

چکیده مقاله:

تاریخ گذاری احادیث جمال یوسف در منابع اهل سنت و اعتبارسنجی اسانید آن مساله اصلی این مقاله است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در موضوع جمال یوسف دو روایت از طریق کعب الاحبار (م۳۴ق، شام) و ابن اسحاق (م۱۵۱ق، بغداد) گزارش گردیده و روایت سوم از طریق انس بن مالک (م۹۳ق، بصره) به رسول خدا نسبت داده شده است. با وجود حضور برخی از صحابه به عنوان حلقه مشترک احادیث اول و دوم، صاحبان جوامع حدیثی اهل سنت تا ابتدای قرن سوم هجری چندان متمایل به گزارش آنها نبودند تا این که طبری (م۳۱۰ق) در تفسیر جامع البیان آنها را گزارش کرد. روایت سوم، هر چند در صحیح مسلم و برخی از منابع متقدم بر وی آمده، اما در سند آن، سماع ثابت بنانی از انس با تردید جدی رو به رو است. حاکم نیشابوری (م۴۰۵ق) در کتاب المستدرک علی الصحیحین همه این روایات را با ادعای تصحیح اسانید آنها بر پایه مبانی صحیحین گزارش کرده و نوعی صحت اسانید برای آنها قایل شده است. از نگاه رجالیان اهل سنت تضعیف طرق، تدلیس در شیوخ، راویان مجروح، معنعن بودن سند، خلط در اسناد، اعراض محدثان مدینه، شیوع در مدرسه بصره، مخدوش بودن تصحیح حاکم از جمله چالش ها و مسائل فرا روی این احادیث است که در میزان اعتبار آنها اثر گذار بوده است. از سوی دیگر، مقایسه مضامین این احادیث با تورات نشان میدهد که دارای بن مایه توراتی هستند؛ زیرا در بخشی از سفر پیدایش به زیبایی عادی دوره جوانی وی اشاره شده است. در نیمه نخست قرن اول هجری کعب الاحبار با گرته برداری نادرست از تورات، زیبایی اغراق گونه یوسف را در مدرسه مدینه مطرح کرد و در نیمه دوم این قرن، از طریق برخی از صحابه متمایل به ایشان در مدرسه بصره نشر یافت. ابن اسحاق در تثیبت این متون به عنوان حدیث در قرن دوم هجری نقش جدی داشت و بعد از آن در میراث اصحاب حدیث - که فقط سندگرا بودند - تلقی به روایت شد و در میراث روایی جای گرفت.

کلیدواژه ها:

کلید واژه ها: آسیب شناسی حدیث ، اسرائیلیات ، تاریخ گذاری حدیث ، جمال یوسف